ترجمه
(معبودها) گویند: خدایا! تو منزّهى، مارا نرسد كه غیر از تو سرپرستى بگیریم ولى تو آنان و پدرانشان را چنان كامیاب گرداندى كه یاد (تو و قرآن) را فراموش كردند و گروهى هلاك و سر در گم شدند.
نکته ها
كلمهى «بُور» به معناى هلاكت و فساد است. به زمینى كه خالى از درخت، گل وگیاه باشد، «بایر» گویند. در این آیه ممكن است جمع «بائر» باشد و ممكن است مصدر باشد، یعنى قومى كه سراسر بورند.
كلمهى «سبحانك» در دو مورد بكار مىرود؛ یكى در مورد تعجّب و دیگرى در مورد برخورد با عقائد و سخنان انحرافى.
عوامل نسیان وغفلت در قرآن متعدّد است و برخى از آنها عبارتند از:
الف: مال و ثروت كه در این آیه آمده است.
ب: فرزند و خانواده. «لا تُلهِكُم اموالكم و لا اولادكم عن ذكر اللّه» [263]
ج: تجارت. «لا تُلهِیهم تجارة و لا بَیع عن ذكراللّه» [264]
د: شیطان، تفرقه، قمار و شراب. «انّما یُرید الشّیطان أن یُوقع بینكم العَداوة و البَغضاء فى الخمر و المَیسر و یَصُدّكم عن ذكر اللّه» [265]
پيام ها
1- در قیامت، معبودها به سخن درمىآیند. «قالوا»
2- هر كجا سخنى از شرك به میان آمد، تسبیح وتنزیه خدا لازم است. «سبحانك»
3- خداوند نعمتهاى خود را حتّى از منحرفان دریغ نمىدارد. «لكن متّعتهم»
4- خطر مال در جایى است كه سبب فراموشى خدا شود، نه این كه مال مطلقاً بد و خطرناك باشد. «متّعتهم... حتّى نسوا»
5 - در خانوادههایى كه چند نسل آنها مرفّه بودهاند، زمینهى فراموشى از خدا و قیامت، بیشتر است. «و آبائهم»
6- به مال و جلوهگرىهاى مرفّهین نگاه نكنید، همهى آنان تباه شدنى هستند. «كانوا قوماً بورا»