ترجمه
رفیق من بعد از آن كه حقّ از طرف خدا براى من آمد، مرا گمراه ساخت. و شیطان هنگام امید، انسان را رها مىكند.
نکته ها
«خذلان» این است كه انسان به حمایت كسى امید داشته باشد، ولى او انسان را رها كند.
به گفتهى روایات، رهبر الهى، مصداق ذكر است و گمراه كردن از ذكر «لقد اضلّنى عن الذكر» یعنى گمراه شدن از رهبر حقّ. [284]
اسلام براى دوستى وانتخاب دوست، سفارشهاى زیادى دارد و دوستى با افرادى را تشویق و از دوستى با افرادى نهى كرده است كه این موضوع به بحث مستقلّى نیاز دارد. برخى از عنوانهاى فرعى موضوع «دوست و دوستى» به این شرح است:
راههاى شناخت دوست، مرزهاى دوستى، ادامهى دوستى، قطع دوستى، انگیزههاى دوستى، آداب معاشرت با دوستان و حقوق دوست، كه براى هر یك آیات و روایات بسیارى است و ما به گوشهاى از آنها اشاره مىكنیم:
اگر در شناخت كسى به تردید افتادید، به دوستانش بنگرید كه چه افرادى هستند. «فانظروا الى خُلَطائه» [285]
تنهایى، از رفیق بد بهتر است. [286]
از پیامبر صلى الله علیه وآله پرسیدند: بهترین دوست كیست؟ فرمود: كسى كه دیدارش شما را به یاد خدا بیندازد، و گفتارش به علم شما بیفزاید و كردارش یاد قیامت را در شما زنده كند. [287]
حضرت على علیه السلام فرمود: هنگامى كه قدرتت از بین رفت، رفقاى واقعى تو از دشمنان شناخته مىشوند. [288]
حضرت على علیه السلام فرمود: رفیق خوب، بهترین فامیل است. [289]
در حدیث آمده است: دوستت را در مورد غضب، درهم، دینار و مسافرت آزمایش كن. اگر در این آزمایشها موفّق شد، دوست خوبى است. [290]
در شعر شاعران نیز دربارهى دوست و دوستى، بسیار سخن به میان آمده و به معاشرت و همنشینى با دوستان خوب بسیار سفارش شده است؛
همنشین تو از تو به باید
تا تو را عقل و دین بیفزاید
و از همنشینى با دوستان بد مذمّت شده است، رفیق بد به مار خوش خط و خالى تشبیه شده است كه زهرى كشنده در درون دارد؛
تا توانى مىگریز از یار بد
یار بد بدتر بود از مار بد
مار بد تنها تو را بر جان زند
یار بد بر جان و بر ایمان زند
یا دوست بد به ابر تیرهاى تشبیه شده است كه خورشید با آن عظمت را مىپوشاند؛
با بدان منشین كه صحبت بد
گرچه پاكى تو را پلید كند
آفتاب بدین بزرگى را
پارهاى ابر ناپدید كند
پيام ها
1- حسرتهاى درونى در اعمال و رفتار انسان مؤثّر است. «یعضّ الظالم»
2- رها كردن راه انبیا ظلم است. (ظلم به خود و ظلم به انبیا) «یعضّ الظالم»
3- عذاب قیامت بسیار سخت است. «یعضّ الظالم على یَدَیه» (مشرك تنها یك انگشت ویا یك دست خود را گاز نمىگیرد، بلكه دو دست خود را گاز مىگیرد)
4- در قیامت، وجدانها بیدار مىشود. «یعضّ - یقول»
5 - پشیمانى، دلیل بر اختیار انسان است و اگر كسى مجبور بود، پشیمانى معنا نداشت. «یالیتنى»
6- دوستىهاى نامشروع امروز، فرداى خطرناكى دارد. «یالیتنى» دوست در سرنوشت انسان مؤثّر است.
7- ایمان به تنهایى كافى نیست، همراه بودن با انبیا نیز لازم است. «مع الرسول»
8 - ارتباط با انبیا هر چند اندك باشد، مىتواند راه نجات باشد. «سبیلاً»
9- دو دوستى در یك دل جا نمىگیرد. (دوستى پیامبر و دوستى انسان گمراه) «اتّخذت مع الرسول... لم اتّخذ فلاناً خلیلاً»
10- دوستان منحرف، عوامل شیطانند. «فلاناً خلیلاً - و كان الشیطان»
11- نام و شخص افراد مهم نیست، كارایى آنان مهم است. «فلاناً - اضلّنى»
12- نشانهى دوست بد آن است كه انسان را غافل كند. «اضلّنى عن الذكر»
13- گاهى عواطف دوستى، بر استدلال و منطق غلبه مىكند. «اضلّنى عن الذكر بعد اذ جاءنى»
14- خداوند با همهى مردم اتمام حجّت مىكند. «بعد اذ جاءنى»