ترجمه
و براى سلیمان، سپاهیانش از جنّ و انس و پرنده گردآمدند، پس از تشتّت و بىنظمى بازداشته مىشدند (تا در ركابش باشند).
نکته ها
كلمهى «یُوزعون» از مادهى «وَزْع» (بر وزن جمع) به معناى بازداشتن است و هرگاه این تعبیر در مورد لشكر به كار رود به این معناست كه براى جلوگیرى از پراكندگى نیروها، ابتداى لشكر را نگه مىدارند تا بقیهى افراد به لشكر ملحق شوند.(34) «ایزاع» یعنى تقسیم حكیمانهى نیروها به صورتى كه هر یك در جاى خود قرار گیرند و در یك خط باشند.(35)
جنّ و پرنده كه در این آیه ذكر شده، از باب مثال است وگرنه باد و ابر و چیزهاى دیگر نیز تحت فرمان سلیمان بود.
قرآن كریم بارها از جنّ سخن به میان آورده و یكى از سورههاى آن به همین نام است. در این جا به چند ویژگى آنها اشاره مىكنیم:
* جنّ، موجودى است باشعور ومخاطب پروردگار قرار مىگیرد. «یامعشرالجنّ والانس»(36)
* بعضى از آنها مؤمن و بعضى كافرند. «و انّا منّا المسلمون»(37)، «و انّا منّا الصالحون و منّا دون ذلك»(38)
* زن ومرد دارند، زاد وولد دارند وطبیعتاً شهوت دارند. «لمیَطمثهنّ اِنس قبلهم ولاجانّ»(39)
* براى سلیمان، غوّاصى و بنّایى مىكردند.(40) «والشّیاطین كل بنّاء و غوّاص»(41)
پيام ها
1- سلیمان از لشكریانش سان مىدید. «و حُشِر لسلیمان جنوده»
2- انسان داراى قدرتى است كه مىتواند جنّ و پرنده را (به اذن خداوند) تحت فرمان خود درآورد. «و حُشِر لسلیمان جنوده من الجنّ والانس والطّیر»
3- برخى انبیا حكومت داشتند. «حشر لسلیمان جنوده»
4- جنّ مىتواند به انسان كمك كند. «من الجنّ والانس»
5 - ولایت انبیا تنها بر انسانها نیست. «من الجنّ والانس والطّیر»
6- نظم، در همه جا ارزشمند است ولى در لشكر و سپاه یك ضرورت و ارزش ویژه است. «فهم یوزعون»
7- تمرین وآموزش و آمادهباش، براى لشكر الهى یك ضرورت است. «و حُشر لسلیمان... یوزعون»
8 - علم ودانش سلیمان وسیله ومقدّمهى دستیابى به آن همه امكانات وتسخیر نیروها شد. «و لقد آتینا داود وسلیمان... اوتینا من كل شىء... وحشر لسلیمان...»