ترجمه
(سلیمان بعد از شنیدن گزارش هدهد) گفت: به زودى خواهیم دید كه آیا (در گزارشت) راست گفتى یا از دروغگویانى؟
این نامهى مرا ببر و به سوى آنها بیفكن؛ آن گاه از آنان روىبرتاب، پس بنگر چه جوابى مىدهند.
نکته ها
نامهنگارى و مكاتبه پیامبران با كفّار و مشركان، سایقهاى طولانى دارد و سیرهى پیامبراسلام صلى الله علیه وآله نیز بود. آن حضرت نامههایى به سران كشورهاى ایران و روم فرستادند. فرستادن پیام و رایزن فرهنگى و سفیر و مأمور، و پیش قدم شدن در این مسایل، به خاطر رسیدن به اهداف ارشادى و فرهنگى، از سیرهى پیامبران است.
پيام ها
1- زودباورى ممنوع؛ ردّ كردن حرف دیگران نیز بدون دلیل ممنوع. «سننظر»
(در مورد مسایل مهم، به یك گزارش اعتماد نكنید.)
2- ادّعا وتبلیغات دیگران، ما را از تحقیق باز ندارد. (هدهد ادّعا كرد: خبر من یقینى است، ولى سلیمان گفت: ما باید بررسى كنیم) «سننظر»
3- تحقیق كردن، مخصوص گزارشهاى شخص فاسق نیست؛ بلكه هنگام شك نیز تحقیق و بررسى لازم است. «سننظر»
4- نه تصدیق، نه تكذیب، بلكه تحقیق. «سننظر أصَدقتَ أم كنت من الكاذبین»
5 - نقاط مثبت را قبل از نقاط منفى بازگو كنید. «أصَدقتَ ام ...»
6- با یك راستگویى در گروه صادقین قرار نمىگیریم، ولى با یك دروغ جزو دروغگویان مىشویم. («صَدقتَ» به صورت فعل ولى «كاذبین» به صورت اسم فاعل آن هم با كلمهى «كنتَ» آمده است).
7- پرندگان نیز در اختیار اجراى اوامر خدا و اولیاى او قرار دارند. «اِذهب بكتابى»
8 - قلم، یكى از مهمترین ابزار هدایت و ارشاد است. «اِذهب بكتابى»
9- براى ارشاد و هدایت دیگران و برقرارى ارتباط صحیح و مفید با آنان، پیش قدم باشیم. «اِذهب بكتابى»
10- در گزینش افراد براى انجام مأموریّتها، هر كس شناخت و احساس بیشترى دارد اولویت خواهد داشت. «اِذهب»
11- براى رسیدن به اهداف الهى، نامه نوشتن مرد به زن مانعى ندارد. «كتابى»
12- در زمینه مسایل عقیدتى، بعد از شنیدن گزارشهاى تلخ، باید عكسالعمل فورى و غیرت دینى از خود نشان داد. «اذهب بكتابى»
13- در انتقال مطالب و مفاهیم، امین باشیم. «بكتابى هذا»
14- شناسایى مخفیانه و دور از چشم، عمیقترین نوع شناختهاست. «ثم تولّ»
15- با حكومتها و سیستمهاى سیاسى و پیچیده، نمىتوان ساده برخورد كرد. «القه ثم تولّ»
16- قدرت طرّاحى وبرنامهریزى، از شرایط مدیریّت است.«اِذهببكتابى - ثمّتولّ»
17- به دیگران فرصت تفكّر دهیم. «فانظر ماذا یرجعون»
18- شرط توفیق در ارشاد و امر به معروف، شناسایى حالتها و روحیّهى دیگران است. «فانظر ماذا یرجعون»
19- شناسایى فرد كافى نیست؛ نظام و دست اندركاران را باید به حساب آورد. «الیهم - عنهم - یرجعون»
20- حالتهاى دشمن را زیر نظر داشته باشید. «فانظر ماذا یرجعون»