ترجمه
و هرگاه سخن (و وعدهى عذاب الهى) بر مردم حتمى شود، جنبندهاى را براى آنان از زمین بیرون آوریم تا با مردم سخن گوید، كه همانا مردم آیات ما را باور نمىكردند.
نکته ها
این آیه ظاهراً به جریان قبل از قیامت مربوط است كه هرگاه قهر خداوند بر مردم حتمى شد، خداى متعال، با قدرت خود موجود زندهاى را از زمین بیرون مىآورد، تا با مردم سخن گوید، و سخنش این است كه: مردم ایمان نمىآورند.
گرچه كلمهى دابّة به غیر انسان گفته مىشود ولى بارها در قرآن، این كلمه در جایى به كار رفته كه شامل انسان نیز مىشود و از آن جا كه دابّه باید در موقعیّتى باشد كه حرفش نسبت به همهى كفّار یك سند باشد، باید گفت: مراد از دابّه یك شخصیّت مهم است كه در روایات، به علىّبن ابىطالبعلیهما السلام تفسیر شده است.
شاید هر یك از اولیاى خدا كه در آخرالزّمان قیام و حركت فوقالعادهاى انجام دهند و حقّ و باطل و مؤمن و كافر را از هم جدا سازند، نیز مشمول این آیه باشند. «واللّه العالم»
دابّة كیست و چیست؟
در آیه، قرائنى است كه نشان مىدهد این دابّة موجود بسیار مهمى است، زیرا:
1. در آستانهى قهر الهى ظاهر مىشود. «اذا وقع القول علیهم» اقتضاى سخنان مهم آن است كه از سرچشمههاى مهم صادر شود.
2. به نحو استثنایى پیدا مىشود. «اخرجنا... منالارض»
3. حرف مىزند، «تكلّمهم» قضاوت مىكند و از آینده مردم خبر مىدهد. «انّ الناس كانوا...»
4. حرف او همچون صوراسرافیل، آخرین سخن است. «اذا وقع القول»
5. كلمهى دابّة، با تنوین، نشانهى عظمت و بزرگى این موجود است.
6. آیهى بعد، مربوط به رجعت است كه اولیاى خدا قبل از قیامت زنده مىشوند.
7. آیه نمىگوید: «بآیات اللّه» بلكه مىگوید: «بآیاتنا» گویا نشانههاى او همان نشانههاى خداوند است.
جمعبندى میان این قرائن كه در ظاهر آیه است و روایات متعدّدى كه در تفاسیر آمده است، ما را به این حقیقت مىرساند كه بگوییم: مراد از «دابّة من الارض»، حضرتعلىّ علیه السلام است. اوست كه لایق است حرف آخر را بگوید وبر پیشانى بعضى، مهر عدم ایمان بزند واز آینده شوم گمراهان خبر دهد.
دو سؤال:
1. آیا كلمهى دابّه، مخصوص جنبندههاى غیر انسانى نیست؟
پاسخ: خیر، در قرآن بارها كلمهى دابّه به كار رفته كه شامل انسان نیز مىشود، نظیر «و ما من دابّة فى الارض الاّ على اللّه رزقها»(90)
2. آیا اطلاق كلمهى جنبنده بر حضرت علىعلیه السلام توهین به آن حضرت نیست؟
پاسخ: هرگز؛ همان گونه كه اطلاق كلمهى «بَشر» بر پیامبر توهین نیست، و اطلاق كلمات «شىء، عالم، نور و وجود» بر خداوند جایز است، لكن فرق است میان علم، نور و وجود خداوند با سایرین.