ترجمه
در دلهاى منافقان، بیمارى است پس خداوند بیمارى آنان را بیافزاید. و براى ایشان عذابى دردناك است، به سزاى آنكه دروغ مىگویند.
نکته ها
بیمارى، گاهى مربوط به جسم است، نظیر آیهى 185 سوره بقره؛ «ومن كان مریضاً» كه درباره احكام روزه بیماران مىباشد. و گاهى مربوط به روح، نظیر این آیه «فى قلوبهم مرض» كه درباره بیمارى نفاق مىباشد.
داستان منافق، به لاشه ومردارى بد بو مىماند كه در مخزن آبى افتاده باشد. هر چه آب در آن بیشتر وارد شود، فسادش بیشتر شده و بوى نامطبوع و آلودگى آن افزایش مىیابد. نفاق، همچون مردارى است كه اگر در روح و دل انسان باقى بماند، هر آیه وحكمى كه از طرف خداوند نازل شود، به جاى تسلیم شدن در برابر آن، دست به تظاهر و ریاكارى مىزند و یك گام بر نفاق خود مىافزاید. این روح مریض، تمام افكار و اعمال او را، ریاكارانه و منافقانه مىكند و این نوعى افزایش بیمارى است. «فزادهم اللَّه مرضاً»
شاید جملهى «فزادهم اللَّه مرضاً» نفرین باشد. نظیر «قاتلهم اللَّه» یعنى اكنون كه در دل بیمارى دارند، خدا بیمارى آنان را اضافه كند.
پيام ها
1- نفاق، یك مرض روحى ومنافق بیمار است. همانطور كه بیمار، نه سالم است و نه مرده، منافق هم نه مؤمن است و نه كافر. «فى قلوبهم مرض»
2- اصلِ انسان، دل و روح اوست. «زادهم اللَّه»
(حقّ این بود كه بگوید «فزادها اللَّه مرضاً» یعنى در دل آنان مرض بود، خداوند مرض آنها را زیاد كرد. ولى فرمود: مرض خود آنان را زیاد كرد. پس قلب انسان، به منزله تمام انسان است. زیرا اگر روح وقلب منحرف شود، آثارش در سخن و عمل هویداست.)(170)
3- نفاق، مرضى است كه رشد سرطانى دارد.(171) «زادهم اللَّه مرضاً»
4- زمینههاى عزّت و سقوط را، خود انسان در خود به وجود مىآورد. «لهم عذاب الیم بما كانوا یكذبون»
5 - دروغگویى، از روشهاى متداول منافقان است. «كانوا یَكذبون»