ترجمه
و (در آن موقع) پیروان گویند: اى كاش بار دیگرى براى ما بود (كه به دنیا برمىگشتیم) تا از این پیشوایان بیزارى جوئیم، همانگونه كه آنها (امروز) از ما بیزارى جستند. بدینسان خداوند اعمال آنها را كه مایه حسرت آنهاست، به آنها نشان مىدهد و هرگز از آتش دوزخ، بیرون آمدنى نیستند.
نکته ها
به فرموده روایات، در قیامت صحنهها و مواقف متعدّدى است. در برخى از آنها مُهر سكوت بر لبها زده مىشود وتنها با نگاههاى پرحسرت به یكدیگر نگریسته و گریه مىكنند. در بعضى موارد، از همدیگر استمداد كرده و در صحنهاى نسبت به هم ناله و نفرین مىكنند. در این آیه مىخوانیم كه پیروان كفر نیز از حمایتها و عشق ورزىهاى خود نسبت به رهبرانشان به شدّت پشیمان مىشوند، ولى دیگر كار از كار گذشته و تنها حسرتى است كه در دل دارند و با زبان مىگویند: اگر ما باردیگر برگردیم، هرگز دنبالهرو آنها نخواهیم بود. كسانى كه اینقدر بىوفا هستند كه از ما در این روز تبرّى مىجویند، ما هم اگر به دنیا برگردیم، از آنان تبرّى خواهیم جست. آنها حسرت مىخورند، ولى مگر از حسرت، كارى ساخته است.
در آیات متعدّد، كلمه «خلود» در مورد عذاب بكار رفته است. بعضى «خلود» را مدّت طولانى معنا مىكنند، ولى از جملهى «و ماهم بخارجین من النّار» در این آیه استفاده مىشود كه «خلود» به معناى ابدیّت است، نه مدّت طولانى.
در روایات، نمونههایى از حسرت گنهكاران در قیامت به چشم مىخورد كه از جمله: كسانى هستند كه اموال زیادى را براى وارثان خود مىگذارند و خود در زمان حیات، كار خیرى نمىكنند. آنان در آن روز مشاهده مىكنند كه اگر وارث از ارث او كار خوبى انجام داده، در نامه وارث ثبت شده و اگر كار بدى كرده، شریكِ جرم وارث قرار گرفته است. [498] نمونه دیگر اهل حسرت، آنانكه عبادات بسیار دارند، ولى رهبرى و ولایت علىّبنابىطالب علیهما السلام را نپذیرفتهاند. [499]
انسان، داراى اختیار است. اگر چنین نبود، پشیمانى و حسرت و تصمیم مجدّد در او راه نداشت. پشیمانى و حسرت، نشانهى آن است كه مىتوانستیم كار دیگرى انجام دهیم. و تصمیم مجدّد، رمز آن است كه انسان مىتواند با اراده و اختیار، هر راهى را كه صلاح بداند، انتخاب كند.
پيام ها
1- طاغوتها را رها كنیم. تا آنان ما را در قیامت رها نكردهاند، آنها را در دنیا رها كنیم. «فنتبرّأ منهم»
2- در قیامت، چشم انسان حقیقت بین شده و بر كارهاى خود، حسرت مىخورد. «یریهم اللّه اعمالهم حسرات»
3- آرزوى برگشت هست، ولى برگشتى نیست. «لو أنّ لنا كرّة... وماهم بخارجین»