ترجمه
اى كسانى كه ایمان آوردهاید! (قانون) قصاص در مورد كشتگان، بر شما (چنین) مقرّر گردیده است: آزاد در برابر آزاد و برده در برابر برده و زن در برابر زن، پس اگر كسى از ناحیه برادر (دینى) خود (یعنى صاحب خون و ولىّ مقتول) مورد عفو قرار گیرد. (یا قصاص او به خونبهاتبدیل شود) باید شیوهاى پسندیده پیش گیرد و به نیكى (دیه را به ولى مقتول) بپردازد، این حكم تخفیف و رحمتى است از ناحیه پروردگارتان، پس براى كسى كه بعد از این (از حكم خدا) تجاوز كند، عذاب درناكى دارد.
نکته ها
«قصاص» از ریشه «قصّ» به معناى پیگیرى است. لذا به داستان دنبالهدار و پى در پى «قصّه» مىگویند. پیگیرى قتل تا مجازات قاتل را «قصاص» گویند.
در هر اجتماعى گاه و بیگاه قتلى صورت مىگیرد، یك دین جامع و كامل همانند اسلام، در قبال چنین حوادثى باید طرح و برنامهى عادلانه و منطقى ارائه دهد كه بتواند جلوى ازدیاد وتكرار چنین حوادث وهمچنین جلوى انتقامهاى نابجا و احیاناً سوءاستفادهها را بگیرد، تا قاتلان، جسور نشوند وخون مظلوم به هدر نرود.
در جاهلیّت قبل از اسلام، گاه به خاطر كشته شدن یك نفر، قبیلهاى به خاك و خون كشیده مىشد و جنگهاى طولانى به راه مىافتاد. اسلام با طرحى كه در این آیه مطرح شده، هم حفاظت خون مردم و هم رضایت طرفین و رعایت حدود و اندازه را در نظر گرفته است. البتّه قانون قصاص، حكم الهى نیست كه قابل عفو و اغماض نباشد، بلكه حقّى است براى صاحبان خون كه مىتوانند با گرفتن دیه و یا بدون آن، از حقّ خود صرفنظر كنند.
سؤال: چرا در قانون قصاص، جنسیّت مطرح است؟ اگر قاتل مرد و مقتول زن باشد، مرد را قصاص نمىكنند؟
پاسخ: قتل زن و مرد، از نظر الهى و انسانى و كیفر اخروى یكسان است، لكن در كیفر دنیوى فرق دارد و این به خاطر آن است كه معمولا مرد نانآور خانه و قتل او سبب ضربه اقتصادى به خانواده است و قانون براساس نوع است، نه موارد نادر كه ممكن است زنى نانآور باشد.
پيام ها
1- براى تحقّق احكام دینى، حكومت دینى لازم است. اجراى قانون قصاص بدون قدرت و حكومت، امكان ندارد. «یا ایّها الّذین آمنوا...»
2- در قانون قصاص، اصول تساوى و عدالت مورد توجّه است. «الحُرّ بالحُرّ و العبد بالعبد و الاُنثى بالاُنثى...»
3- قاطعیّت و عطوفت در كنار هم لازم است. «فمن عفى له من اخیه» گویا اولیاى مقتول، برادر قاتل هستند و قاتل، از مرز اسلام و اخوت بیرون نمىرود.
4- حقوق اسلامى، آمیخته با اخلاق اسلامى است. «كتب علیكم القصاص... فمن عفى»
5 - اسلام، نه مانند یهود تنها راه را قصاص مىداند و نه همچون مسیحیّت بهترین راه را عفو مىشناسد، بلكه راههاى مختلفى مثل قصاص، خونبها و عفو را مطرح مىكند. «كتب علیكم القصاص... فمن عفى»
6- جواز عفو قاتل و تبدیل قصاص به گرفتن خونبها، براى تربیت شماست. «تخفیف من ربّكم»
7- تجاوز از حدود الهى و سوءاستفاده از آن ممنوع است. «فمن اعتدى علیه... فله عذاب الیم»
8 - اگر در قانونى تخفیف قرار دادید، جلو سوء استفادهها را بگیرید. «ذلك تخفیف... فمن اعتدى»