ترجمه
چند روزى معدود (روزه بر شما مقرّر شده است)، ولى هر كس از شما بیمار یا در سفر باشد، پس (به همان) تعداد از روزهاى دیگر (را روزه بگیرد) و بر كسانى كه طاقت روزه ندارند (همچون بیماران مزمن و پیرمردان و پیرزنان)، لازم است كفّارهاى بدهند، مسكینى را اطعام كنند. و هر كس به میل خود بیشتر نیكى كند (وبیش از مقدار واجب، طعام بدهد)، براى او بهتر است، ولى اگر (آثار روزه را) بدانید، (مىفهمید كه) روزه گرفتن، برایتان بهتر است. (و هرگز به روزهخوارى معذوران، غبطه نمىخوردید.)
نکته ها
یكى از معانى باب اِفعال در زبان عربى، سلب است. مثلاً كلمه «عُجْمه» به معناى گنگى است، وقتى به باب افعال مىرود و «اِعجام» مىشود، به معناى از بین بردن گنگى است. در این آیه نیز كلمه «یطیقونه» به معناى سلب طاقت و توان است.
تسلیم فرمان خدا بودن، ارزش است. اگر دستور روزه گرفتن داد، باید روزه گرفت و اگر حكم به افطار كرد، باید روزه را شكست.
در مجمعالبیان آمده است: گروهى از اصحاب پیامبر حتّى در حال سفر روزه گرفته و مایل نبودند كه روزه خود را بشكنند. رسول اكرم صلى الله علیه وآله آنان را گناهكار خواندند. امام صادق علیه السلام فرمود: اگر كسى در سفر روزه بگیرد، من بر جنازهى او نماز نمىگزارم.
در تفسیر قرطبى نیز آمده است كه رسول اكرم صلى الله علیه وآله در سفر از مدینه به مكّه در ماه رمضان، آب خواستند، آنگاه ظرف آب را بر سر دست گرفتند تا مردم ببینند و سپس از آب میل فرمودند.
به هر حال اگر مسافر یا مریضى روزه گرفت، روزهاش باطل و باید قضاى آنرا به جا آورد. [547] امام صادق علیه السلام فرمودند: حتّى اگر مادرى نسبت به شیر كودك یا جنین نگرانى داشت، باید روزه خود را افطار نماید و این نشانهى رأفت خداوند است. [548]
پيام ها
1- اسلام براى هر فرد در هر شرایطى، قانون مناسب دارد. در این آیه، حكم مسافران، بیماران و سالمندان بیان شده است. «فمن كان منكم مریضاً او على سفر»
2- شرایط نباید فلسفه كلّى حكم و آثار و منافع آنرا تماماً از بین ببرد. اگر انسان مریض یا مسافر در شرایطى نمىتواند روزه بگیرد، باید در ایام دیگرى قضا كند تا از منافع روزه برخوردار شود. «فعدة من ایّام اُخر»
3- قصد سفر، به تنهایى مانع روزه نیست، در سفر بودن لازم است. «على سفر»
4- قضاى روزه، زمان خاصّى ندارد. «فعدة من ایام اُخر»
5 - توانایى، شرط تكلیف است. «على الّذین یطیقونه»
6- تغذیهى فقرا، در متن احكام جاسازى شده است. «طعام مسكین»
7- عباداتى سبب رشد و قرب است كه با علاقه و رغبت باشد. «فمن تطوّع»
8 - دستورات الهى بگونهاى است كه حداقل را بر همه واجب كرده است و بیش از آن را به اختیار انسان مىگذارد. در این آیه سیر كردن یك گرسنه واجب، ولى بیش از آن به عنوان عمل مستحبّى در اختیار خود انسان است. «فمن تطوع خیراً فهم خیر له»
9- انجام دستورات خداوند، آثار خوبى دارد كه به خود انسان باز مىگردد نه خدا. «ان تصوموا خیر لكم»