ترجمه
مردم (در آغاز) امّتى یگانه و یكدست بودند (و در میان آنها تضاد و درگیرى نبود. سپس در میان آنها اختلافات بوجود آمد،) پس خداوند پیامبران را بشارت آور و بیم دهنده برانگیخت و با آنان كتاب آسمانى را به حقّ نازل نمود تا میان مردم در آنچه اختلاف داشتند حكم كند. ودر آن (كتاب) اختلاف نكردند مگر كسانى كه به آنان داده شده بود، (آن هم) پس از آنكه دلائل روشن برایشان آمد، (و بخاطر) حسادتى كه میانشان بود. پس خداوند آنهایى را كه ایمان آورده بودند، به حقیقت آنچه مورد اختلاف بود، به خواست خود هدایت نمود. (امّا افراد بىایمان، همچنان در گمراهى واختلاف باقى ماندند.) وخداوند هركس را بخواهد به راه راست هدایت مىكند.
نکته ها
آنچه از این آیه استفاده مىشود این است كه مردم در ابتدا زندگى ساده و بسیطى داشتند، ولى كمكم در اثر كثرت افراد و ازدیاد سلیقهها، اختلافات و درگیرىها پیش آمد. در برخى از روایات، این زمان به دوران قبل از حضرت نوح علیه السلام تطبیق شده كه در آن زمان، مردم زندگى ساده و محدودى داشته و در بىخبرى به سر مىبردند. [605] سپس افراد بر سر بهرهگیرى از منابع طبیعى و اینكه هركسى مىخواست دیگرى را به استخدام خود درآورده و از منافع او بهره ببرد، اختلاف كرده و جوامع و طبقات پیش آمد. لازمهى زندگى اجتماعى، وجود قانون محكم و عادلانهاى است كه بتواند اختلافات را حل نماید، خداوند پیامبران را براى حل اختلافات و رفع درگیرىها، مبعوث نمود و كتابهاى آسمانى را نازل نمود، ولى گروهى آگاهانه و از سر لجاجت، در برابر انذار و تبشیر پیامبران مقاومت كرده و خود بوجود آورندهى اختلافات دیگرى نیز شدند. امّا خداوند با لطف خویش افرادى كه مستعد و پذیراى هدایت بودند، هدایت نمود و آنهایى كه در اثر حسادت و یا ظلم مقابله مىكردند، به حال خود رها كرد تا كیفر خود را ببینند.
انتقاد قرآن، از اختلاف لجوجانهاى است كه انسان حاضر به پذیرش داورى انبیا و قانون خداوند نباشد وگرنه اختلافى كه عاقبت تسلیم عدالت شود، اشكالى ندارد. همچون اختلاف دو كفّهى ترازو كه در حركتهاى متضادّ خود، دنبال رسیدن به عدالت هستند. «فهدى اللّه... لما اختلفوا فیه»
پيام ها
1- قانون وتمدنهاى بشرى، قادر بر حل اختلافات نیستند. زیرا هر گروه وفردى بدنبال خواستهاى خود است. حل اختلافات باید از طریق قانون الهى و داورى انبیا صورت گیرد. قانونى كه مصون از تحریف وخطاست و داورى كه از هوا وهوس واغراض نفسانى معصوم است. «فبعث اللَّه النبیّین... معهم الكتاب»
2- بهترین راه حل اختلاف، تقویت ایمان به معاد است. انبیا براى پیشگیرى از اختلافات، از بشارت وبراى درمان آنها، از انذار استفاده مىكنند. «مبشّرین ومنذرین... لیحكم بین النّاس»
3- خطوط كلّى اهداف انبیا یكى است. «النبیّین مبشرین و منذرین»
4- داورى انبیا، در چارچوب قوانین آسمانى است. «انزل معهم الكتاب لیحكم»
5 - یكى از وظایف انبیا، ایجاد وحدت وتفرقهزدایى است. «لیحكم... فیما اختلفوا»
6- قضاوت همه انبیا، یك گونه است. فرمود: «لیحكم» ونفرمود: «لیحكموا»
7- بدترین نوع اختلاف، اختلاف آگاهانهاى است كه بخاطر حسادت وظلم بوجود مىآید. «ما اختلف فیه... من بعد ما جائتهم البیّنات بغیاً بینهم»
8 - در بین مؤمنان هم اختلاف پیدا مىشود، ولى در پرتو ولایت خداوند، رهبرى مىشوند. «فهدى اللّه... لما اختلفوا فیه»
9- ایمان، زمینه برخوردارى از هدایت خاصّ الهى است. «فهدى اللَّه الذین آمنوا»
10- گرچه هدایت همه افراد به خواست خداوند است، ولى خواست خداوند بر اساس حكمت است. «یهدى من یشاء»
11- صراط مستقیم، پایان دهنده اختلافات است. «اختلفوا... یهدى... صراطمستقیم»