ترجمه
زنان طلاق داده شده، خودشان را تا سه پاكى در انتظار قرار دهند. (یكى پاكى كه طلاق در آن واقع شده و دو پاكى كامل دیگر وهمین كه حیض سوم را دید، عده او تمام مىشود.) و اگر به خدا و روز رستاخیز ایمان دارند، براى آنها روا نیست كه آنچه را خدا در رحم آنها آفریده است، كتمان كنند. و شوهرانشان اگر سر آشتى دارند، به بازآوردن آنها در این مدّت، (از دیگران) سزاوارترند و همانند وظائفى كه زنان بر عهده دارند، به نفع آنان حقوقى شایسته است و مردان را بر زنان مرتبتى است. وخداوند توانا وحكیم است.
نکته ها
«قُرء» به معناى پاك شدن و به معناى عادت ماهیانه، هر دو آمده است، ولى اگر به صورت «قُروء» جمع بسته شود به معناى پاك شدن است و اگر به صورت «اَقراء» جمع بسته شود به معناى عادت ماهانه است.
مهلتِ عدّه، ضامن حفظ حقوق خانواده است. زیرا در این مدّت هم فرصتى براى فكر و بازگشتن به زندگى اوّلیه پیدا مىشود و هیجانها فروكش مىكند، و هم مشخّص مىگردد كه زن باردار است یا نه، تا اگر تصمیم بر ازدواج دیگرى دارد، نسل مرد بعدى با شوهر قبلى اشتباه نگردد.
امام صادق علیه السلام فرمود: در مسئله حیض، پاك شدن و باردارى، گواهى خود زن كافى است و شهادت و سوگند و یا دلیل دیگرى لازم نیست. امّا بر زنان حرام است كه خلاف واقع بگویند. و باید شرایط خود را بىپرده بگویند كه اگر كتمان كنند، به خدا و قیامت ایمان ندارند.
رجوع مرد به همسر در ایّام عدّه، تابع هیچگونه تشریفات خاصّى نیست، برخلاف طلاق كه شرایط و تشریفات زیادى را لازم دارد. البتّه این مدّت، مخصوص گروهى از زنان است، ولى طلاقِ زنان باردار، یائسه یا زنانى كه آمیزش جنسى با آنان صورت نگرفته، احكام خاصّى دارد كه خواهد آمد.
پيام ها
1- زن به محض طلاق، حقّ ازدواج با دیگرى را ندارد. «و المطلقات یتربّصن»
2- در طلاق، نباید فرزندان از حقوق خود محروم شوند. «ما خلق اللّه فى ارحامهنّ»
3- بهترین ضامن اجراى قوانین، ایمان به خداوند است. «لا یحلّ لهنّ... ان كُنّ یؤمنّ»
4- اولویّت در ادامه زندگى، با شوهر اوّل است. «بعولتهنّ احقّ بردّهنّ»
5 - حسن نیّت در رجوع، یك اصل است. مبادا شوهر فقط به خاطر مسائل جنسى رجوع كند و دوباره بىتفاوت گردد. «ان ارادوا اصلاحاً»
6- مسئولیّت، حقّ آور است. هركسى وظیفهاى بردوش گرفت، حقّى نیز پیدا مىكند. مثلاً والدین در مورد فرزند وظیفهاى دارند و لذا حقّى هم بر فرزند دارند. «ولهنّ مثل الّذى علیهنّ»
7- در برخورد با زن، باید عدالت مراعات شود. «و لهنّ مثل الّذى علیهنّ»
8 - در جاهلیّت بر ضرر زنان، قوانین قطعى بود كه اسلام آن ضررها را جبران كرد. «لهنّ مثل الذى علیهنّ» «علیهن» دلالت بر ضرر مىكند.
9- تبعیض، در شرائط یكسان ممنوع است، ولى تفاوت به جهت اختلاف در انجام تكالیف یا استعدادها یا نیازها مانعى ندارد. «وللرّجال علیهنّ درجة»
10- مردان حقّ ندارند از قدرت خود سوء استفاده كنند كه قدرت اصلى از آن خداوند است. «عزیز حكیم»
11- عدّه نگهداشتن، از برنامههاى حكیمانهى الهى است. «واللّه عزیز حكیم»