ترجمه
واگر در آنچه بر بندهى خود (از قرآن) نازل كردهایم، شكّ دارید، اگر راست مىگویید (لااقل) یك سوره همانند آن را بیاورید و گواهان خود را غیر از خداوند بر این كار دعوت كنید.
نکته ها
این آیه، معجزه بودن قرآن را مطرح مىكند. پیامبران، یك دعوت دارند كه هدایت به سوى خداست و با استدلال و موعظه و جدال نیكو انجام مىدهند و یك ادّعا دارند كه از سوى خدا براى هدایت مردم آمدهاند وبراى آن معجزه مىآورند. پس معجزه براى اثبات ادّعاى پیامبر است، نه دعوت او. [222]
خداوند در قرآن، بارها مخالفان اسلام را دعوت به مبارزه كرده است، كه اگر شما این كتاب را از سوى خدا نمىدانید وساخته وپرداخته دست بشر مىدانید، بجاى این همه جنگ ومبارزه، كتابى مثل قرآن بیاورید تا صداى اسلام خاموش شود!
خداوند براى اثبات حقّانیت پیامبر و كتاب خود، از یك سو مخالفان را تحریك و از سوى دیگر به آنان تخفیف داده است. یكجا فرموده: «فاتوا بكتاب» [223]كتابى مثل قرآن بیاورید. و در جاى دیگر فرموده است: «فاتوا بعشر سور مثله» [224]ده سوره و در جاى دیگر مىفرماید: «فاتوا بسورة مثله وادعوا من استطعتم من دون اللَّه» [225] یك سوره. به علاوه مىگوید: براى این كار مىتوانید از تمام قدرتها و یاران و همفكران خود در سراسر جهان دعوت كنید.
تقسیمبندى قرآن و نامگذارى هر بخش به نام سوره، در زمان پیامبر صلى الله علیه وآله و از جانب خداوند بوده است. «فاتوا بسورة»
قرآن در ستایش انبیا، یا بعد از كلمه «عبدنا» و یا قبل از كلمه «عبد» نام آنان را مىبرد؛ «عبدنا ایوب»، «ابراهیم... كل من عبادنا» ولى درباره پیامبر اسلام تنها كلمه «عبد» بدون ذكر نام را بكار مىبرد تا بگوید عبد مطلق، محمّد صلى الله علیه وآله است.
پيام ها
1- باید از فكر و دل افراد شكّ زدایى صورت گیرد مخصوصاً در مسائل اعتقادى. «ان كنتم فى ریب»
2- شرط دریافت وحى، بندگى خداست «نزّلنا على عبدنا»
3- قرآن، كتاب استدلال و احتجاج است و راهى براى وسوسه و شكّ باقى نمىگذارد. «فاتوا بسورة»
4- انبیا باید معجزه داشته باشند و قرآن معجزهى رسول اكرم صلى الله علیه وآله است. «فاتوا بسورة من مثله»
5 - دین جاوید، معجزهى جاوید مىخواهد تا هر انسانى در هر زمان و مكانى، اگر دچار تردید و شكّ شد، بتواند خود آزمایش كند. «فاتوا بسورة من مثله»
6- بر حقّانیت قرآن به قدرى یقین داریم كه اگر مخالفان، یك سوره مثل قرآن نیز آوردند به جاى تمام قرآن مىپذیریم. «بسورة»
7- بهترین قاضى و داور، وجدان است. خداوند وجدان مخالفان را داور قرار داده است. «و ادعوا شهداءكم»