ترجمه
پس هنگامى كه طالوت، سپاهیان را با خود بیرون برد، به آنها گفت: خداوند شمارا به یك نهر آب آزمایش مىكند، پس هر كه از آن بنوشد از من نیست و هركس از آن نخورد از من هست، مگر آنكه با دست، مشتى برگیرد (و بیاشامد.) پس (همین كه به نهر آب رسیدند،) جز اندكى همه از آن نوشیدند، سپس هنگامى كه او و یاوران با ایمان او از آن نهر گذشتند، (و دشمن را دیدند) گفتند: امروز ما توانایى مقابله با جالوت و سپاهیان او را نداریم. امّا آنها كه اعتقاد داشتند خدا را ملاقات خواهند كرد (و به روز قیامت ایمان داشتند) گفتند: چه بسا گروهى اندك كه با اذن خدا بر گروهى بسیار پیروز شدند و خداوند با صابران (و استقامت كنندگان) است.
نکته ها
كلمه «جنود» جمع «جُند» به معناى لشكر است و حضور چندین لشكر بعد از اعراض گروههایى از مردم، نشانه كثرت جمعیّت آنان است.
این آیه خبر از مردودى گروه زیادى از بنىاسرائیل مىدهد كه از صحنه آزمایش نوشیدن آب و تحمل تشنگى، سربلند بیرون نیامدند. امّا این گروه باقیمانده، آزمایش دیگرى داشتند كه آزمایش روحى و معنوى بود. وقتى آنان با سپاه انبوه جالوت مواجه شدند، گفتند: ما توانایى مقابله با این سپاه مسلح را نداریم. ولى آنهایى كه به روز قیامت ایمان داشتند، گفتند: پیروزى به دست خداست، اى بسا گروههاى اندك كه به اذن خداوند بر سپاهیان بزرگ پیروز مىشوند.
پیروزى در یك مرحله از آزمایش، كافى نیست. افرادى در بعضى از مراحل موفق مىشوند، ولى در مرحلهاى دیگر شكست مىخورند. در این داستان گروهى رهبر را بخاطر فقر نپذیرفتند، گروهى در آزمایش شكم، شكست خوردند و گروهى در برخورد با دشمن خود را باختند.
طالوت در ابتدا جمعیّت را به خود نسبت نداد و نفرمود: «جنوده»، بلكه فرمود: «بالجنود» گرچه لشكریان انبوه بودند و فرماندهى او را پذیرفتهاند، ولى هنوز میزان فرمانبرى آنان را آزمایش نكرده است، ولى بعد از آزمایش، به خود نسبت مىدهد. «فانّه منّى»
امام باقر علیه السلام مىفرماید: افرادى كه تا آخر كار به طالوت وفادار ماندند، سیصد و سیزده نفر بودند. [674]
حساب دو گروه روشن است، هر كس ننوشد قطعاً خودى است و هر كس بنوشد قطعاً بیگانه است، ولى كسانى كه با مشت نوشیدند، نه خودى هستند و نه بیگانه. باید آنان را نه مأیوس كرد ونه مشمول الطاف. لذا براى «من اغترف غرفة بیده» نه كلمه «منّى» بكار رفته ونه «لیس منّى».
كسانى كه دستشان به اموال مردم یا اموال دولتى رسید، ولى با كرامت وزهد از كنارش گذشتند و حرص و طمع آنان را آلوده نكرد، حزب اللّهى هستند و كسانى كه پشت خود را با ذخیره اموال مىبندند، مؤمن واقعى نیستند. «فمن شرب منه فلیس منّى و من لم یطعمه فانّه منّى»
پيام ها
1- یكى از وظایف فرمانده نظامى آن است كه نیروهاى رزمى را از تماشاچیان جدا سازد. «فصل طالوت بالجنود»
2- یكى از راههاى آزمایش، ممنوعیّتهاى موسمى است. راحت طلبى و عدم تحمل فشارها و سختىهاى موسمى و موقّتى، با سلحشورى سازگارى ندارد. «انّ اللّه مبتلیكم بنهر»
3- قبل از برخورد و مقابله با دشمن، باید تمرین مقاومت كرد. «مبتلیكم بنهر»
4- مدیر باید نیروهاى غیر مفید را طرد كند. «فمن شرب منه فلیس منّى»
5 - تسلیم فرمانده بودن، رمز موفقیّت است. «من لم یطعمه فانّه منّى»
6- حسابِ نیازِ ضرورى، از حسابِ رفاه كامل جداست. «الاّ من اغترف غرفةً بیده»
7- كسانى كه از میدان امتحان پیروز بیرون آیند، اندك هستند. «الا قلیلاً»
8 - انقلابى بودن مهم نیست، انقلابى ماندن مهم است. در این ماجرا شعار دهنده بسیار بود، ولى آنان كه در آزمایشات موفق شدند، اندك بودند. «الاّقلیلاًمنهم»
9- ایمان به معاد و وعدههاى الهى، توانایى ایستادگى در برابر سختىها و مشكلات را ایجاد مىكند. «ملاقوا اللّه»
10- ایمان، درجاتى دارد. با اینكه گروهى همراه با طالوت بودند و به او ایمان داشتند و از نوشیدن آب هم گذشتند؛ «آمنوا معه» ولى هر مؤمنى رزمنده نیست، تنها مؤمنانى رزمنده هستند كه به لقاء اللّه ایمان داشته باشند. «یظنّون انّهم ملاقوا اللّه»
11- فراوانى عِدّه و عُدّهى دشمن در برابر ارادهى خداوند چیزى نیست. «كم من فئة قلیلة غلبت فئة كثیرة باذن اللّه»
12- نیروهاى كیفى برنیروهاى كمّى برترى دارند. «كم من فئة قلیلة غلبت...»
13- مؤمن مخلص، پیروزى را از خدا مىداند. «باذن اللّه»
14- مسلمانان اگر صبور و پایدار باشند، نباید از تعداد زیاد دشمن هراس داشته باشند. زیرا خداوند با صابران است. «واللّه مع الصابرین»