ترجمه
نشانههاى روشن (آن پیامبران، ما بعضى از آنان را بر بعضى برترى دادیم. از آنان كسى بود كه خداوند با اوسخن گفته ودرجات بعضى از آنان را بالا برد، وبه عیسىبنمریم و معجزات) دادیم و او را با روحالقدس (جبرئیل) تأیید نمودیم، و اگر خدا مىخواست، كسانى كه بعد از آنان (پیامبران) بودند، پس از آنكه نشانههاى روشن براى آنها آمد، با هم جنگ و ستیز نمىكردند. (امّا خداوند مردم را در پیمودن راه سعادت آزاد گذارده است،) ولى با هم اختلاف كردند پس برخى از آنان ایمان آورده و بعضى كافر شدند. (و باز) اگر خدا مىخواست (مؤمنان و كافران) با هم پیكار نمىكردند، ولى خداوند آنچه را اراده كند انجام مىدهد. (و اراده حكیمانهى او بر آزاد گذاردن مردم است.)
نکته ها
گرچه طبق احادیث، تعداد انبیا 124 هزار نفر بوده است، امّا تنها نام 25 نفر از آنان در قرآن آمده ونام دیگران برده نشده است؛ «منهم من قصصنا و منهم من لم نقصص» [676] مقام ودرجات انبیا یكسان نیست و هركدام جایگاه و امتیازاتى دارند. مثلاً امتیاز پیامبر اسلام صلى الله علیه وآله خاتمیّت، امّى بودن، تحریف نشدن كتابش، امتیاز ابراهیم علیه السلام یك تنه امّت بودن ونسل مبارك داشتن، امتیاز نوح علیه السلام طول عمر و پایدارى ودریافت سلام ویژه از طرف خداوند است. در این آیه، امتیاز حضرت موسى و عیسى علیهما السلام بیان شده كه موسى مخاطب سخن خداوند و عیسى مؤیّد به روحالقدس بوده است. كلمه «درجات» نشانهى برترىهاى متعّدد است.
فخررازى در تفسیر كبیر ذیل این آیه، حدود بیست امتیاز براى پیامبر اسلام صلى الله علیه وآله بیان كرده است. از آن جمله: معجزهى پیامبر اسلام صلى الله علیه وآله قرآن كریم بر همه معجزات برترى دارد. دیگر اینكه پیامبر اسلام بر همه پیامبران گواه است، چنانكه مىفرماید: «فكیف اذا جئنا من كلّ امّة بشهید و جئنا بك على هؤلاء شهیداً» [677]
پيام ها
1- انبیا، مقامى بس والا دارند. «تلك» اشاره به دور ومقام والاست.
2- انبیا، همه در یك رتبه نیستند. یگانگى در هدف، مانع بعضى كمالات ویژه و برترىهاى خاصّ نیست. «فضّلنا بعضهم على بعض»
3- تجلیل از انبیاى گذشته لازم است. موسى وعیسى علیهما السلام در آیه تكریم شدهاند. «من كلّم اللّه... عیسىبن مریم»
4- سنّت و قانون خداوند، آزاد گذاشتن انسان است. او مىتواند مردم را به اجبار به راه حقّ وادار كند، امّا رشد واقعى در سایه آزادى است. در این آیه دو بار مىخوانیم كه اگر خدا مىخواست، اختلاف و نزاعى میان مردم ایجاد نمىشد. «و لو شاء اللّه»
5 - ریشهى اكثر اختلافات، هوسها، حسدها و خودبینىهاست، نه جهل و ناآگاهى. «من بعد ما جائتهم البیّنات»
6- راه انبیا، همراه با دلیل روشن است. «بیّنات»
7- اختلافات اعتقادى، از عوامل پیدایش جنگهاست. البتّه دین منشأ اختلاف نیست، بلكه مردم اختلاف مىكنند. «ولو شاء اللّه ما اقتتل... ولكن اختلفوا»
8 - اختلاف عقائد مردم، دلیل اختیار آنها است. «فمنهم من امن و منهم من كفر»