ترجمه
و (بخاطر بیاورید) هنگامى كه موسى به قوم خود گفت: خداوند به شما فرمان مىدهد (براى یافتن قاتل) ماده گاوى را ذبح كنید، گفتند: آیا ما را به تمسخر مىگیرى؟ (موسى) گفت: به خدا پناه مىبرم از اینكه از جاهلان باشم.
نکته ها
این سوره را به جهت این داستان، سوره بقره نامیدهاند. فرمان ذبح گاو، در تورات به عن [361] وان یك قانون قضایى مطرح شده است و خلاصهى ماجرا از این قرار بوده كه مقتولى در بین بنىاسرائیل پیدا شد كه قاتل آن معلوم نبود. در میان قوم نزاع و درگیرى شروع شد و هر قبیله، قتل را به طایفه و قبیلهاى دیگر نسبت مىداد و خود را تبرئه مىكرد.
آنها براى داورى و حل مشكل، نزد حضرت موسى رفتند. موسى علیه السلام به آنها فرمود: خداوند دستور داده گاوى را ذبح كنید و قطعهاى از بدن آنرا به مقتول بزنید تا زنده شود و قاتل خود را معرّفى كند. آنها با شنیدن این جواب به موسى علیه السلام گفتند: آیا ما را مسخره مىكنى؟ موسى گفت: مسخره كردن كار جاهلان است و من به خدا پناه مىبرم كه از جاهلان باشم.
در فرهنگ قرآن و روایات، جهل به معناى بىخردى است، نه نادانى. لذا كلمهى «جهل» در برابر «عقل» بكار مىرود، نه در برابر علم. وچون مسخره كردن دیگران، نشانهى بىخردى است، حضرت موسى از آن به خدا پناه مىبرد.
پيام ها
1- اگر فرمان خداوند، با ذهن و سلیقهى ما مطابق نیامد و راز آن را نفهمیدیم، نباید آنرا انكار كنیم. «انّ اللّه یأمركم... أتتّخذنا هزواً»
2- موسى علیه السلام دستور ذبح گاو را از سوى خدا معرّفى مىكند تا بلكه رعایت ادب نموده وتسلیم شوند، ولى آنها باز بهانه گیرى مىكنند. «انّ اللّه یأمركم»
3- خداوند اگر اراده نماید، از به هم خوردن دو مرده، مردهاى زنده مىشود. «تذبحوا بقرة»
4- در كشتن گاو، تقدّس گاو كوبیده مىشود. همانند بتشكنى ابراهیم علیه السلام و آتش زدن گوسالهى طلایى سامرى. «تذبحوا بقرةً»
5 - درجهى ایمان مردم به پیامبرشان، از برخورد آنها در مقابل دستورات وى فهمیده مىشود. «اتتّخذنا هزوا»
6- استعاذه و پناه بردن به خدا، یكى از راههاى بیمه شدن است. عصمت انبیا در سایهى استعاذه و امثال آن است. «اعوذ...»
7- مسخره كردن، كار افراد جاهل وبىخرد است. «اكون من الجاهلین»
8 - جهل، خطرى است كه اولیاى خدا، از آن به خدا پناه مىبرند. «اعوذ باللَّه ان اكون منالجاهلین»
9- خداوند در یك ماجرا، توحید؛ قدرت نمایى خود، نبوّت؛ معجزه موسى، و معاد؛ زنده شدن مرده را به اثبات مىرساند.