ترجمه
خداوند بر دلها و برگوش آنان مهر زده است و در برابر چشمانشان پردهاى است و براى آنان عذابى بزرگ است.
نکته ها
مُهر بدبختى كه خداوند بر دل كفّار مىزند، كیفر لجاجتهاى آنان است. چنانكه مىخوانیم: «یطبع اللَّه على كلّ قلب متكبّر جبّار»(135) خدا بر دل افراد متكبّر و ستمپیشه، مهر مىزند. و در آیه 23 سورهى جاثیه نیز مىخوانیم: خداوند بر دل كسانى كه با علم و آگاهى به سراغ هواپرستى مىروند مهر مىزند. بنابراین مهر الهى نتیجهى انتخاب بدِ خود انسان است، نه آنكه یك عمل قهرى و جبرى از طرف خدا باشد.
مراد از قلب در قرآن، روح و مركز ادراكات است. سه نوع قلب را قرآن معرّفى مىكند:
1. قلب سلیم،2. قلب منیب، 3. قلب مریض.
ویژگىهاى قلب سلیم
الف: قلبى كه جز خدا در آن نیست. «لیس فیه احد سواه»(136)
ب: قلبى كه پیرو راهنماى حقّ، توبه كننده از گناه و تسلیم حقّ باشد.(137)
ج: قلبى كه از حبّ دنیا، سالم باشد.(138)
د: قلبى كه با یاد خدا، آرام گیرد.(139)
ه: قلبى كه در برابر خداوند، خاشع است.(140)
البتّه قلب مؤمن، هم با یاد خداوند آرام مىگیرد و هم از قهر او مىترسد. «اذا ذُكر اللّه وَجِلَت قلوبهم»(141) همانند كودكى كه هم به والدین آرام مىگیرد و هم از آنان حساب مىبرد.
ویژگىهاى قلب مریض
الف: قلبى كه از خدا غافل است ولایق رهبرى نیست. «لاتطع من اغفلنا قلبه»(142)
ب: دلى كه دنبال فتنه و دستاویز مىگردد. «فامّا الّذین فى قلوبهم زیغ فیتّبعون ما تشابه منه ابتغاء الفتنة»(143)
ج: دلى كه قساوت دارد. «جعلنا قلوبهم قاسیة»(144)
د: دلى كه زنگار گرفته است. «بل ران على قلوبهم ما كانوا یكسبون»(145)
ه: دلى كه مُهر خورده است. «طبع اللّه علیها بكفرهم»(146)
ویژگى قلب منیب
قلب منیب، آن است كه بعد از توجّه به انحراف وخلاف، توبه وانابه كرده و به سوى خدا باز گردد. ویژگى بارز آن تغییر حالات در رفتار وگفتار انسان است.
خداوند در آیات قرآنى، نه ویژگى براى قلب كفّار بیان كرده است:
الف: انكار حقایق. «قُلوبُهم مُنكِرة»(147)
ب: تعصّب. «فى قلوبهم الحَمیّة»(148)
ج: انحراف و گمراهى. «صَرفَ اللّه قُلوبهم»(149)
د: قساوت و سنگدلى. «فَویلٌ لِلقاسیَة قلوبهم»(150)
ه : موت. «لاتَسمعُ المَوتى»(151)
و: آلودگى و زنگار. «بَل رانَ على قلوبهم»(152)
ز: مرض. «فى قلوبهم مَرض»(153)
ح: ضیق. «یجعلْ صَدره ضَیّقاً»(154)
ط: طبع. «طَبع اللّه علیها بكفرهم»(155)
قلب انسان، متغیّر و تأثیرپذیر است. لذا مؤمنان اینچنین دعا مىكنند: «ربّنا لاتزغ قلوبنا بعد اذ هدیتنا»(156) خدایا! دلهاى ما را بعد از آنكه هدایت نمودى، منحرف مساز.
امام صادق علیه السلام فرمودند: این جمله (آیه) را زیاد بگویید و خود را از انحراف ایمن و درامان ندانید.(157)
پيام ها
1- درك نكردن حقیقت، شاید بالاترین كیفرهاى الهى است. «ختم اللَّه على قلوبهم»
2- كفر و الحاد، سبب مهر خوردن دلها و گوشهاست. «الذین كفروا... ختم اللَّه»
3- در اثر پافشارى بر كفر، امتیازات اساسى انسان (درك حقایق و واقعیّات) سلب مىشود. «الّذین كفروا... ختم اللَّه»
4- كیفر الهى، متناسب با عمل ماست. «الّذین كفروا... ختم اللَّه»
آرى، جزاى كسى كه حقّ را فهمید وبر آن سرپوش گذاشت، آن است كه خدا هم بر چشم، گوش، روح و فكرش سرپوش گذارد. در واقع انسان، خود عامل بدبختى خویش را فراهم مىكند. چنانكه امام رضاعلیه السلام فرمود: مُهر خوردن، عقوبت كفر آنهاست.(158)