ترجمه
و(بیاد آورید) هنگامى كه فردى را به قتل رساندید وسپس دربارهى (قاتل) او، به نزاع پرداختید، ولى خداوند آنچه را شما پنهان مىداشتید، آشكار مىسازد.
نکته ها
جریان قتل و فرمان ذبح گاو، در آیات قبل به طور مفصّل بیان شده است، ولى این آیه خلاصهى ماجرا را ذكر مىكند تا هشدارى مجدد باشد كه آنچه را شما پنهان مىداشتید، خداوند با فرمان ذبح و زدن قسمتى از گاو به بدن مقتول و زنده شدن مقتول و معرّفى نمودن قاتل خویش، افشا ساخت واز خلافكارىهاى شما پرده برداشت.
حدیثى در درّالمنثور نقل شده كه اگر انسان در لابلاى سنگهاى محكم كه هیچ روزنهاى در آن نباشد، عملى را انجام دهد، خداوند آنرا براى مردم ظاهر مىكند. [367]
در روایات مىخوانیم: گاو میان سالِ زرد رنگ با آن خصوصیّات، تنها در اختیار جوانى بود كه معاملهى پرسودى برایش پیش آمده بود، امّا چون كلید انبار زیر سر پدرش بود و او براى اینكه پدر را بیدار نكند، از سود گذشت. و خداوند براى جبران این خدمت فرزند به پدر، پاسخ بهانههاى بنىاسرائیل را چنان قرار داد كه گاو آن جوان، متعیّن شود تا آنرا با قیمت گران بفروشد. حضرت موسى فرمود: «انظروا الى البّر مایبلغ باهله» بنگرید به نیكى، كه چه به اهلش مىرساند. [368]
پيام ها
1- هر كس به گناه دیگران راضى باشد، در گناه آنان شریك است. خداوند به یهودیان زمان پیامبر نسبت قتل داده است، گویا آنان به قتل زمان موسى راضى بودند. «واذ قتلتم»
2- گاهى انسان با نسبت دادن جرم به دیگران، مىخواهد با حیله آنرا از خود دفع كند. غافل از آنكه اگر خداوند بخواهد، با زدن مردهاى بر مردهى دیگر، مسائل را روشن و مجرم را افشا مىكند. «واللّه مخرجٌ ما كنتم تكتمون»