ترجمه
پس با گرایش به حقّ به این دین روى بیاور، (این) فطرت الهى است كه خداوند مردم را بر اساس آن آفریده است، براى آفرینش الهى دگرگونى نیست، این است دین پایدار، ولى بیشتر مردم نمىدانند.
نکته ها
در آیات قبل خواندیم كه همهى هستى در برابر خدا فروتن است، «كلّ له قانتون» و آغاز و انجام هستى و مَثَل اَعلى و عزّت و حكمت از اوست، و شرك چیزى جز خیال و ظلم نیست، این آیه مىفرماید: پس روى خود را خالصانه متوجّه دین كن.
فطرت در لغت به معناى خلقت و شكافتن پردهى عدم و آفرینش یك موجود است. گویا خداوند انسان را به گونهاى آفریده كه به حقّ تمایل دارد و از باطل بیزار است. درست همانند علاقهى مادر به فرزند كه امرى تعلیمى نیست، بلكه فطرى و غریزى است.
در روایات، جملهى «فاقم وجهك للّدین»، به اقامهى نماز و توجّه به قبله و اسلام، اخلاص و توحید معنا شده است.(170)
پيام ها
1- رهبر دینى جامعه، باید ابتدا حقّ گرایى كامل خود را تثبیت كند، بعد به ارشاد دیگران بپردازد. «فاقم وجهك للدّین»
2- انسان ذاتاً دینگرا و طرفدار حقّ است. «للدین حنیفاً فطرت اللّه التى فطر النّاس علیها»
3- بر خلاف تصوّر گروهى كه مىگویند: انسان مثل ظرفى خالى است كه با آداب و رسوم و افكار حقّ یا باطل پر مىشود و نظامهاى سیاسى و اقتصادى و اجتماعى به او رنگ مىدهند، خداوند شناخت حقّ و حقّگرایى را به ودیعت نهاده است. «فطرت اللّه ...»
4- معناى فطرى بودن دین، بى نیازى از تلاش در راه اقامهى آن نیست. «اقم... فطرت اللّه»
5 - انحراف، یك عارضه است؛ زیرا گرایش به دین حقّ، در نهاد هر انسانى نهفته است. «فطر النّاس علیها»
6- دین فطرى، ثابت و پایدار است. «فطرالناس علیها... ذلك الدین القیّم»
7- تكوین و تشریع با یكدیگر هماهنگ است. «فطرالناس علیها... ذلك الدین القیّم»
8 - حركت در مسیر دین، حركت در مسیر فطرت است. «فاقم.... فطرت اللّه»
9- امور فطرى انسان كم و زیاد مىشود؛ امّا به كلّى محو نمىشود. «لا تبدیل لخلق اللّه»
10- گرایشهاى حقّ طلبانهاى كه در درون انسان نهفته شده، با تغییر مكان و زمان عوض نمىشود. «لا تبدیل لخلق اللّه»
11- هر گونه گرایش سیاسى، اقتصادى، اجتماعى، نژادى و اقلیمى كه در درون انسان سرچشمهاى نداشته باشد، پایدار نیست. «ذلك الدین القیّم»
12- اسلام، تنها دین پایدار است. «ذلك الدین القیّم»