ترجمه
پس چون مرگ را بر سلیمان مقّرر داشتیم، كسى جنّیان را از مرگ او آگاه نساخت مگر جنبندهى زمین (= موریانه) كه عصایش را (به تدریج) مىخورد، پس چون سلیمان به زمین افتاد جنّیان دریافتند كه اگر غیب مىدانستند، در آن عذاب خوار كننده (كارهاى سخت) نمىماندند.
نکته ها
حضرت علىعلیه السلام مىفرماید: «فلو ان احداً یجد الى البقاء سلّماً او الى دفع الموت سبیلا لكان ذلك سلیمان ابن داود الّذى سخّر له ملك الجنّ والانس مع النبوّة و عظیم الزّلفة»(480)
اگر كسى براى ماندن و بقا راهى داشت و مىتوانست از مرگ در امان بماند، همانا سلیمان بود كه جن و انس در تسخیر او بودند و مقام نبوت را دارا بود و قرب و منزلتى بزرگ داشت.
«منسأة» به معناى عصا و به گفته روایات مراد از «العذاب المهین» كارهاى سختى بود كه جنّیان انجام مىدادند.(481)
پيام ها
1- زمان مرگ، به دست خداست. «قضینا»
2- مرگ، حتّى به سراغ كسانى كه نبوت و سلطنت را یكجا دارند مىرود. «قضینا علیه الموت»
3- حیوانات، مأموران خدا هستند. «دلّهم... دابّة الارض»
4- جنّ، غیب نمىداند. (با افتادن سلیمان به زمین، هم خود جنّ فهمید كه غیب نمىداند و هم مردم فهمیدند كه ادّعاى جنّ مبنى بر آگاهى از غیب بیهوده است.) «تبیّنت... لو كانوا یعلمون الغیب...»
5 - جنیان داراى احساس عزّت و ذلّت و گریز از كار سخت هستند. «ما لبثوا فى العذاب المهین»
حیوانات مأمور خدا هستند
1. تكّهاى از بدن گاو، مقتول را زنده مىكند و او قاتل خود را معرّفى مىكند. (در ماجراى گاو بنىاسرائیل) «اِنّ اللّه یأمركم أن تذبحوا بقرة»(482)
2. عنكبوت، پیامبر را در غار حفظ مىكند. «الاّ تنصروه فقد نصره اللّه»(483)
3. كلاغ، معلّم بشر مىشود. «فبعث اللّه غراباً»(484)
4. هدهد، مأمور رساندن نامه سلیمان به بلقیس مىشود. «اذهب بكتابى هذا»(485)
5. ابابیل، مأمور سركوبى فیل سواران مىشود. «و ارسل علیهم طیرا ابابیل»(486)
6. اژدها، وسیلهى حقّانیّت موسى مىشود. «هى ثعبان مبین»(487)
7. نهنگ، مأمور تنبیه یونس مىشود. «فالتقمه الحوت»(488)
8. موریانه وسیلهى كشف مرگ سلیمان مىشود. «تأكل منساته»(489)
9. سگ اصحاب كهف مأمور نگهبانى مىشود. «و كلبهم باسط ذراعیه بالوصید»(490)
10. چهار پرنده سبب اطمینان ابراهیم مىشود. «فخذ اربعة من الطیر»(491)
11. الاغ، سبب یقین عُزیر به معاد مىشود. «و انظر الى حمارك»(492)
12. شتر، گاو و گوسفند در حج، شعائر الهى مىشوند. «و البُدن جعلناها لكم من شعائر اللّه»(493)
13. حیوان، وسیلهى خداشناسى مىشود. «افلا ینظرون الى الابل كیف خلقت»(494)
14. حیوان، وسیلهى آزمایش انسان مىشود. «تناله ایدیكم و رماحكم»(495)
15. حیوان، معجزه الهى مىشود. «هذه ناقة اللّه»(496)
16. حیوان، وسیلهى قهر الهى مىشود. «الجراد والقّمل و الضفادع»(497)
در قرآن چندین سوره به نام حیوانات است: بقره، انعام، نحل، نمل، عنكبوت و فیل.