ترجمه
و ما به او (پیامبر) شعر نیاموختیم و سزاوار او نیز نیست، آن (چه به او آموختیم) جز مایهى ذكر و قرآن روشن نیست.
نکته ها
یكى از تهمتهایى كه به پیامبر اكرمصلى الله علیه وآله مىزدند، علاوه بر ساحر و مجنون و كاهن بودن، تهمت شاعر بودن بود، در حالى كه:
شعر بر خاسته از تخیل است، بر خلاف وحى.
شعر بر خاسته از عواطف و احساسات است، بر خلاف وحى.
شعر آمیخته با اغراق است، بر خلاف وحى.
گرچه قرآن داراى جملاتِ موزون و مقطّع همچون شعر است، امّا عنصر اصلى شعر كه تخیّل است، در قرآن راهى ندارد.
قرآن، جز ذكر نیست. «اِن هو الاّ ذكر» ذكر قدرت و قهر خدا، یاد الطاف و نعمتهاى او، یاد عفو و مغفرت او، یاد سنّتها و قوانین او، یاد انبیا و اوصیا و اولیاى او، یادى از تاریخهاى پر عبرت، یادى از عوامل عزّت و سقوط امّتها، یادى از نیكوكاران و هدایت شدگان، یادى از تبهكاران و كافران و فاسقان و مجرمان و ستمگران و عاقبت آنان، یادى از اخلاصها، ایثارها، شجاعتها، انفاقها، صبرها و پایان نیك آن، یادى از قتلها، شكنجهها، اذیّتها، تهمتها، تحقیرها، حقّكشىها و به استضعاف كشیدنها و عاقبت شوم مستكبران، یادى از اوامر و نواهى و مواعظ و حكمتها، یادى از آفریدههاى آسمانى و زمینى و دریایى، یادى از آینده تاریخ و پیروزى حكومت حقّ و پر شدن جهان از عدل و داد و محكومیّت ظلم و ستم، یادى از برزخ و معاد و حوادث قبل از قیامت و چگونگى صحنههاى قیامت و خطرات دوزخ و نعمتهاى بهشتى.
آرى، تمام قرآن به نحوى تذكّر و یادآورى است. «اِن هو الاّ ذكر»
پيام ها
1- در قرآن، سخن از نفى ارزش شعر نیست، بلكه سخن از نفى شعر از پیامبر است. «و ما علّمناه الشعر»
2- خداوند از تهمت به انبیا دفاع مىكند. «و ما علّمناه الشعر»
3- ندانستن شعر به ارشاد مبلّغ ضررى نمىزند. «و ما علّمناه الشعر»
4- رشدهاى نابجا و فضاهاى فرهنگى غلط شما را متزلزل نكند. (در زمان پیامبر مسأله شعر جایگاهى بیش از متعارف داشت و شعر و شاعرى در رأس امور بود. این آیه ابّهت آن را شكست.) «و ما علّمناه الشعر»
5 - طبع شعر از سوى خداوند است. «و ما علّمناه الشعر»
6- معلّم، پیامبر خداست. «علّمناه»
7- هر علمى براى هر كس سزاوار نیست. «و ما ینبغى له»
8 - تا از تخیّلات و موهومات شاعرانه تخلیه نشویم، روح ما ظرف معارف الهى قرار نمىگیرد. «و ما علّمناه الشعر... اِن هو الاّ ذكر و قرآن مبین»
9- قرآن، مایهى تذكّر و یادآورى است. «اِن هو الاّ ذكر»
10- قرآن، كلامى روشن و قابل فهم و استدلال است. «قرآن مبین»