ترجمه
به یقین فرمان (عذاب) بر بیشتر آنان سزاوار گشته است پس ایشان ایمان نمىآورند.
به راستى كه ما در گردنهاى آنان غلهایى قرار دادیم، كه تا چانهشان را مىپوشاند در نتیجه سرهاى آنان بالا مانده است (و نمىتوانند اطراف و پیش پاى خود را ببینند).
نکته ها
«اذقان» جمع «ذقن» به معناى چانه و «مقمحون» از «قمح البعیر» به معناى سر بالا كردن شتر است. یعنى همان گونه كه به شتر آب عرضه مىشود ولى او سر خود را بالا مىبرد، به این مردم نا اهل نیز حقّ ارائه مىشود، امّا آنان سر خود را بالا گرفت و در برابر حقّ سر تعظیم فرود نمىآورند.
مراد از زدن غل بر گردن آنان، یا كیفر آخرت آنهاست، نظیر آیهى «اذ الاغلال فى اعناقهم»(591) و یا مراد وجود عقاید خرافى است كه همچون غلهاى سنگین بر گردنشان است، نظیر آیه 157 اعراف كه مىفرماید: «یضع عنهم اصرهم و الاغلال الّتى كانت علیهم» كه از وظایف انبیا برداشتن خرافاتى است كه همچون غلهاى سنگین آنان را به بند كشیده است. آرى، انبیا مىخواهند غلها را بردارند ولى خود مردم نمىخواهند.
مراد از «القول» به قرینه آیه 13 سوره سجده كه فرمود: «و لكن حقّ القول منّى لاملئنّ جهنّم من الجنّة و النّاس اجمعین»، فرمان خداوند در مورد عذاب پیروان شیطان است.
پيام ها
1- اكثر مردم غافل، به حقّ گرایش ندارند. «فهم غافلون لقد حقّ القول على اكثرهم»
2- مخالفت اكثریّت، نباید مبلّغ و رهبر را دلسرد كند. «اكثرهم... لایؤمنون»
3- غفلت، زمینهى كفر است. «فهم غافلون - فهم لا یؤمنون»
4- گرچه خداوند بر گردن كافران غلهایى مىنهد، ولى زمینهى آن را خودشان فراهم كردهاند. «لا یؤمنون انّا جعلنا فى اعناقهم اغلالاً»