ترجمه
آنان كه دعوت خدا و رسول را (براى شركتِ دوباره در جهاد علیه كفّار) پذیرفتند، با آنكه جراحاتى به آنان رسیده بود، براى نیكوكاران و پرهیزكارانِ آنها، پاداش بزرگى است.
نکته ها
كفّار قریش، پس از پیروزى در احد بسوى مكّه بازگشتند. در بین راه به این فكر افتادند كه چه بهتر است به مدینه بازگردیم و باقیمانده مسلمانان را نیز از بین ببریم، تا كار اسلام یكسره شود. این خبر به پیامبر صلى الله علیه وآله رسید. آن حضرت فرمان بسیج داد و فرمود: شركت كنندگان در احد حركت كنند. مسلمانان آماده شدند. ابوسفیان وقتى از بسیج عمومى مسلمانان آگاه شد، گمان كرد كه لشكر تازه نفسى مهیّا شده است تا شیرینى پیروزى احد را بر كام آنان تلخ كند، لذا از حملهى مجدّد منصرف شد و به سرعت به طرف مكّه حركت نمود.
در تاریخ مىخوانیم كه در جنگ احد حضرت على علیه السلام بیش از شصت زخم و جراحت برداشت، ولى لحظهاى دست از یارى پیامبر برنداشت. در تفسیر كنزالدقائق آمده است كه این آیه دربارهى حضرت على علیه السلام و نه نفر دیگر نازل شده است.
پيام ها
1- مؤمنان واقعى، در سختترین شرایط نیز دست از یارى اسلام برنمىدارند. «استجابوا... من بعد ما اصابهم القرح»
2- شركت مجروحان در جبهه، مایهى تشویق و تقویت روحیّه افراد سالم است. «استجابوا... من بعد ما اصابهم القرح»
3- اطاعت از رسول خدا، همچون اطاعت از خداست. «استجابوا للَّه و الرّسول»
4- شركت مجروحان در جبهه، نشانهى وفادارى و عشق و معرفت كامل آنان به مكتب و رهبر و هدف است. «من بعد ما اصابهم القرح»
5 - گاهى شرایط جنگ به گونهاى است كه حتّى مجروحان نیز باید حاضر شوند. «استجابوا... من بعد ما اصابهم القرح»
6- هرچه عمل دشوارتر باشد، قابل ستایش بیشترى است. «استجابوا... من بعد ما اصابهم القرح»
7- حضور در جبهه و مجروح شدن، اگر همراه با تقوى نباشد بىارزش است. «للذین احسنوا منهم واتّقوا»
8 - برخى از اصحاب پیامبر كه در جبهه هم شركت كردهاند، از سلامت فكر و تقوى دور شدند. «للذین احسنوا منهم واتّقوا»
9- رزمندهاى قابل ستایش است كه:
الف: از جنگ خسته نشود. «استجابوا... من بعد ما اصابهم القرح»
ب: اهل كار نیك باشد. «للذین احسنوا منهم»
ج: از فرمان خدا و رسول تخلّف نكند. «واتّقوا»