ترجمه
خداوند بر آن نیست كه (شما) مؤمنان را بر آن حالى كه اكنون هستید رها كند، مگر اینكه (با پیش آوردن آزمایشهاى پى در پى،) ناپاك را از پاك جدا كند. و خداوند بر آن نیست كه شما را بر غیب آگاه سازد، ولى از پیامبرانش، هر كه را بخواهد (براى آگاهى از غیب) بر مىگزیند، پس به خدا و پیامبرانش ایمان آورید و (بدانید) اگر ایمان آورده و تقوا پیشه كنید، پس براى شما پاداش بزرگى خواهد بود.
نکته ها
این آیه، آخرین آیه دربارهى جنگ اُحد است كه مىفرماید: جهان یك آزمایشگاه بزرگ است وچنین نیست كه هر كس ادّعاى ایمان كند رها شود و در جامعه به طور عادّى زندگى كند، بلكه شكستها و پیروزىها، براى شناخته شدن نهان انسانهاست. بعضى مؤمنان خواستار آگاهى از غیب و نهان انسانها بودند و مىخواستند از طریق غیب منافقان را بشناسند، نه از طریق آزمایش كه این آیه مىفرماید: راه شناخت، آزمایش است نه غیب، و شناسایى خوب و بد، از طریق آزمایشهاى تدریجى صورت مىگیرد. چون اگر به علم غیب، افراد بد و خوب شناخته شوند، شعلهى امید خاموش و پیوندهاى اجتماعى گسسته و زندگى دچار هرج و مرج مىشود.
پيام ها
1- خداوند، كفّار را به حال خود رها مىكند؛ «نملى لهم لیزدادوا اثماً» ولى مؤمنان را رها نمىكند. «ما كان اللّه لیذر المؤمنین»
2- جداسازى پاك از پلید، از سنّتهاى الهى است. «حتى یمیز الخبیث من الطیّب»
3- ایمان و كفر افراد، از امور درونى وغیبى است كه باید از طریق آزمایش ظاهر شود، نه علم غیب. «حتّى یمیز الخبیث من الطیّب و ما كان اللَّه لیطلعكم على الغیب»
4- زندگى با مردم باید بر اساس ظاهر آنان باشد، آگاهى بر اسرار مردم، زندگى را فلج مىكند. «و ما كان اللّه لیطلعكم على الغیب»
5 - علم غیب، مخصوص خداست و فقط به بعضى از پیامبران برگزیدهاش، آن هم در حدّ اطلاع بر غیب نه تمام ابعاد آن، بهرهاى داده است. «لیطلعكم»
6- هر چند زندگى باید به نحو عادّى سپرى شود، ولى خدا به افرادى علم غیب را عطا مىكند. «ولكن اللّه یجتبى من رسله»
7- درجات انبیا یكسان نیست. «یجتبى من رسله من یشاء»
8 - خداوند علم غیب را به كسانى مىدهد كه از جانب او صاحب رسالتى باشند. «ولكن اللّه یجتبى من رسله»
9- ایمان قلبى باید همراه با تقواى عملى باشد. «تؤمنوا و تتقوا»
10- طیب وپاكى اصالت داشته وپایدار است، ولى خبث عارضى ورفتنى است. «یمیزالخبیثمنالطیّب» جداكردن ناپاك از پاك، نشانه عارضى بودن ناپاك است.