ترجمه
كسانى كه گفتند: همانا خداوند از ما پیمان گرفته كه به هیچ پیامبرى ایمان نیاوریم، مگر آنكه (به صورت معجزه) یك قربانى براى ما بیاورد، كه آتش (صاعقه آسمانى) آن را بخورد! بگو: (این حرفها بهانه است،) بىگمان پیامبرانى پیش از من، با دلائلى روشن و (حتى) با همین (پیشنهادى) كه گفتید، براى شما آمدند، پس اگر راست مىگویید چرا آنان را كشتید؟
نکته ها
برخى براى فرار از قبول اسلام، بهانه تراشى نموده و مىگفتند: خداوند از ما تعهّد گرفته تنها به پیامبرى ایمان بیاوریم كه حیوانى را قربانى كند و صاعقهى آسمانى آن قربانى را در برابر چشم مردم بسوزاند، تا به پیامبرى او یقین كنیم. این آیه نازل شد تا پیامبر صلى الله علیه وآله به آن بهانه تراشان لجوج بگوید: اگر شما راست مىگویید، چرا به پیامبران قبل از من كه علاوه بر انواع معجزات، آنچه را شما درخواست مىكنید به شما عرضه كردند، ایمان نیاوردید؟
امام صادقعلیه السلام پس از تلاوت این آیه فرمود: میان یهودیانِ بهانهجوى زمان پیامبر اسلام و یهودیانى كه انبیا را مىكشتند، پانصد سال فاصله بوده است، امّا به خاطر رضایت آنان بر قتل نیاكان، خداوند نسبت قتل را به آنان نیز داده است.[202]
در تورات، كتاب اوّل پادشاهان، باب 18 جمله 3 و 4، ماجراى به شهادت رساندن انبیاى بنىاسرائیل آمده است. همچنین در سِفر لاویان، باب 9 جملهى دوّم، موضوع قربانى قوچ آمده است.
پيام ها
1- فرار از پذیرش حقّ را با عناوین مذهبى توجیه نكنید. «انّاللّهعهدالینااَلاّ نؤمن»
2- یهود، موسى را آخرین پیامبر نمىدانستند، بلكه مىگفتند: عهد خدا با ما آن بوده است كه پیامبر بعدى، چنین وچنان باشد. «عهد الینا... یأتینا بقربان»
3- انسانى كه روحیهى استكبارى پیدا كرد، هم به خدا تهمت مىزند؛ «انّ اللّه عهد الینا» و هم تسلیم هیچ پیامبرى نمىشود؛ «ألاّ نؤمن لرسول» و هم توقّع دارد كه معجزهها، مطابق تمایلات و خواستهاى او باشد. «حتى یأتینا بقربان»
4- قربانى حیوان، تاریخى بس طولانى دارد. «...بقربان»
5 - سوابق هر گروه وملّتى، بهترین گواه بر صدق یا كذب ادّعاى آنهاست. «جاءكم... بالبیّنات و بالّذى قلتم»
6- بهانهتراشى مخالفان، در طول تاریخ شبیه هم است. «و بالّذى قلتم»
7- استدلال و احتجاج پیامبر با یهود، به تعلیم خداوند بود. «قل قد جائكم»
8 - گاهى براى اثبات یا حقّانیت یك امر یا مصلحت مهمتر باید اموالى فدا شود. آرى، اگر مالى آتش گرفت ولى چشمى بیدار و یا دلى روشن شد، اسراف نخواهد بود. «قد جائكم رسلى... بالّذى قلتم...»
9- رضایت بر گناهِ نیاكان، سبب شریك شدن در جرم آنان است. «فلم قتلتموهم»