ترجمه
(بیاد آور) هنگامى كه همسر عمران گفت: پروردگارا! همانا من نذر كردهام آنچه را در رحم دارم، براى تو آزاد باشد (و هیچگونه مسئولیّتى به او نسپارم تا تمام وقت خود را صرف خدمت در بیتالمقدّس كند،) پس از من قبول فرما، كه براستى تو شنواى دانایى.
نکته ها
چنانكه در تفاسیر و كتب روایى آمده است: دو خواهر به نامهاى «حَنّه» و «اشیاع»، كه اوّلى همسر «عمران» از شخصیّتهاى برجسته بنىاسرائیل، و دوّمى همسر زكریّاى پیامبر بود، بچّهدار نمىشدند. روزى «حَنّه» زیر درختى نشسته بود، پرندهاى را دید كه به جوجههایش غذا مىدهد. محبّت مادرانه، آتش عشقِ به فرزند را در وجود او شعلهور ساخت، در همان حال دعا كرد و مستجاب شد. از سوى دیگر به شوهرش الهام شد كه فرزندش از اولیاى خدا خواهد بود وبیماران را شفا و مردگان را زنده خواهد كرد.
وقتى «حَنّه» حامله شد، پیشبینى كرد آن فرزندى كه كارهاى خارقالعاده انجام دهد، پسر خواهد بود، لذا نذر كرد كه فرزندش خدمتكار بیتالمقدّس شود. امّا چون نوزاد به دنیا آمد، دیدند دختر است. آنها فهمیدند كه آن الهام الهى در مورد خود مریم نبوده است، بلكه درباره فرزند او خواهد بود.[40]
پيام ها
1- رشد معنوى زن تا آنجا بالا مىرود كه بعد از سالها انتظار، فرزند خود را نذر خدمت خانه خدا مىكند. «امرأت عمران ربّ انّى نذرت لك»
2- افراد دوراندیش، قبل از تولّدِ فرزند به فكر مسیر خدمات او نیز هستند. «نذرت لك ما فى بطنى محرّراً»
3- از خود بگذریم و تنها در راه خدا صرف كنیم. «نذرتُ لك»
4- خدمت در مسجد به قدرى ارزشمند است كه اولیاى خدا عزیزان خود را قبل از تولّد نذر آن مىكنند. «نذرت لك...»
5 - موضوع نذر، تاریخى بس طولانى در ادیان الهى دارد. «ربّ انّى نذرت»
6- مادر، نوعى ولایت بر فرزند دارد. «نذرت لك ما فى بطنى»
7- میان گذشت از فرزند و برگزیدگى خداوند رابطه است. «اصطفى... آلعمران... نذرت لك ما فى بطنى محرّراً»
8 - كسانى در خدمات دینى موفّقترند كه تمام وجود خود را صرف خدمت نمایند، نه بخشى از وقت را. «محرّراً»
9- خدمت فرزند به مادر، حقّ طبیعى مادر و قابل گذشت است. «محرّرا»
10- اگر عزیزترین ومحبوبترین چیزها را مىدهید، به فكر قبولى آن نیز باشید. «فتَقبَّل»