ترجمه
پس چون عیسى از آنان (بنىاسرائیل) احساس كفر كرد، گفت: كیانند یاران من (در حركت) به سوى خدا؟ حواریّون (كه شاگردان مخصوص او بودند) گفتند: ما یاوران (دین) خدا هستیم كه به خداوند ایمان آوردهایم، و تو (اى عیسى!) گواهى ده كه ما تسلیم (خدا) هستیم.
نکته ها
با اینكه بنىاسرائیل، زنده كردن مردگان و شفادادن كوران را از حضرت عیسىعلیه السلام دیدند، ولى باز هم لجاجت ورزیده و كفر مىگفتند، به گونهاى كه به فرمودهى امام صادقعلیه السلام، عیسى سخنان كفرآمیز آنان را مىشنید.[54]
«حَواریّون» جمع «حَوارىّ» به معناى تغییر دهنده مسیر است. حواریّون، كسانى بودند كه مسیر انحرافى مردم را رها و به راه حقّ پیوستند.[55] تعداد آنان دوازده نفر بود واسامى آنان در انجیل مَتى ولوقا آمده است. امام رضاعلیه السلام فرمود: آنان افرادى بودند كه هم خود را پاك ونورانى كردند و هم براى پاك كردن دیگران كوشیدند.[56]
در كافى از امام صادق علیه السلام نقل شده است كه فرمود: حواریّون عیسى در مرحله عمل او را رها كردند، ولى حواریّون ما انواع بلاها را به جان مىخرند.[57]
پيام ها
1- هوشیارى در شناخت افكار و عقاید مردم، شرط رهبرى است. «فلمّا أحسّ عیسى منهم الكفر»
2- نفَسِ عیسى، مرده را زنده مىكند، كور مادر زاد را شفا مىبخشد، امّا انسانهاى لجوج از آن بهرهاى نمىبرند. «فلما احس عیسى منهم الكفر...»
3- انبیا، گرفتار كفّار لجوج بودند و یاران اندك داشتند. «احسّ عیسى منهم الكفر»
4- بىتقوایى و عدم اطاعت از رهبرى، نوعى كفر است. «فاتّقوا اللّه واطیعون فلما احسّ عیسى منهم الكفر»
5 - شناخت نیروهاى وفادار وسازماندهى وتمركز آنان وجداسازى جبههى حقّ از باطل، براى رهبرى و ادامه حركت او ضرورى است. «من أنصارى الى اللّه»
6- تجدید بیعت با رهبرى، ارزش سیاسى، اجتماعى ودینى دارا. «نحن انصاراللّه»
7- انبیا، مردم را براى خدا مىخواهند، نه خود. «من انصارى الى اللّه...نحن انصاراللّه»
8 - یارى كردن منادیان الهى، یارى خداوند است. «نحن انصار اللّه»
9- سبقت در حمایت از رهبران دینى، داراى ارزش است. با اینكه حضرت عیسى طرفدارانى داشت، ولى خداوند از ایمان حواریّون ستایش نموده، و این به خاطر سبقت و صراحت آنان است. «من انصارى... نحن انصاراللّه»
10- مقام تسلیم در برابر خداوند، پس از مرحله ایمان است. «امنَّا باللَّه... مسلمون»
11- انبیا، شاهدان و گواهان در قیامت هستند. «واشهد بانّا مسلمون»