ترجمه
هیچ (پیامبر و) بشرى كه خداوند به او كتاب و حكم و نبوّت داده است، حقّ ندارد به مردم بگوید: به جاى خدا، بندگان من باشید. بنابراین (شما دانشمندان اهلكتاب به طریق اولى چنین حقّى ندارید، بلكه باید) به خاطر سابقهى آموزش كتاب و تدریسى كه دارید، ربّانى باشید.
نکته ها
امتیاز پیامبران بر دیگران آن است كه هر قدر بر تعداد یاران و مقدار قدرتشان افزوده شود، مردم را بیشتر به بندگى خدا دعوت مىكنند، و هرگز راه توحید را عوض نمىكنند و تأكید و هشدارشان بیشتر مىشود. امّا دعوت كنندههاى سودجو، در ابتدا با قیافهاى مقدّس مآبانه ودلسوزانه كار را شروع مىكنند، ولى پس از رسیدن به مسند قدرت، استبداد و خودمحورى را پىریزى مىنمایند.
در روایات آمده است كه به بردگان خود، «عَبدى» نگویید، بلكه «فَتى» بگویید و بردگان نیز به مولاى خود «ربّى» نگویند، بلكه «سَیّدى» بگویند.[86]
اگر انبیا نباید پرستش بشوند، حساب دیگران روشن است. اگر مواهب معنوى عامل عبودیّت نشود، حساب زرق و برق مادّى روشن است.
«رَبّانیّین» جمع «رَبّانى» به كسى گفته مىشود كه پیوند او با خدا محكم باشد و در فكر اصلاح و تربیت دیگران باشد.
رسول خدا صلى الله علیه وآله فرمودند: درباره من دو گروه هلاك شدند: 1- پیروان افراطى، كه مرا از حدّ بشرى بالا بردند. 2- دشمنان بىانصاف، كه پیامبرى مرا قبول ندارند و من از هر دو گروه بیزارم. حضرت عیسى علیه السلام نیز این هشدار را براى پیروان خود گوشزد كرده بود و نظیر این معنا را در نهجالبلاغه از حضرت على علیه السلام نیز شاهد هستیم. همچنین فرمودند: «لا تَرفعونى فَوق حقّى فاِنّ اللّه تعالى اِتّخذَنى عَبداً قبل اَن یَتّخذَنى نَبیّاً» مرا از آنچه هستم بالاتر نبرید، همانا خداوند پیش از آنكه مرا پیامبر قرار دهد، بنده آفریده است. سپس این آیه را تلاوت فرمودند.[87]
رسولخدا صلى الله علیه وآله دربارهى این آیه فرمودند: هیچ مرد وزن مسلمان، آزاد یا بندهاى نیست مگر آنكه حقّ واجبى از خداوند بر گردن اوست و آن اینكه قرآن را فراگیرد و در آن تفكّر كند.[88]
پيام ها
1- سوء استفاده از موقعیّت، محبوبیّت ومسئولیّت، ممنوع است. «ما كان لبشر»
2- كتاب و حكمت و نبوّت، انسان را از بشر بودن خارج نمىكند. «ما كان لبشر»
3- هدف انبیا، تنها نجات بشر از شرك نیست، بلكه رشد او تا مرحلهى ربّانى شدن است. «كونوا ربّانیّین»
4- راه ربّانى شدن، علمِ دین و درس كتاب است، نه تصوّف و چلّه نشینى.[89] «ربّانیّین بما كنتم تعلّمون...»
5 - اگر تعلیم و تعلّم و درس، انسان را ربّانى نكند، در واقع آن علم، علم نبوده است.[90] «ربّانیّین بما كنتم تعلّمون...»
6- علماى ربّانى، مفسّران واقعى قرآن هستند. «كنتم تعلّمون الكتاب بما كنتم تدرسون»
7- تعلیم و تدریس كتب آسمانى، باید همیشگى باشد. «كنتم تعلّمون... تدرسون»
8 - معلّمى، شغل انبیاست. «تعلّمون الكتاب»