ترجمه
این (فضل بزرگ) چیزى است كه خداوند به بندگانش، آنان كه ایمان آورده و كارهاى شایسته انجام دادهاند بشارت مىدهد. (اى پیامبر! به مردم) بگو: من از شما بر این (رسالت خود) هیچ مزدى جز مودّت نزدیكانم را نمىخواهم و هركس كار نیكى انجام دهد، براى او در نیكویى آن مىافزاییم. همانا خداوند بسیار آمرزنده و قدردان است.
نکته ها
در آیه قبل خواندیم كه پاداش مؤمنان نیكوكار، باغهاى بهشتى و رسیدن به تمام خواستهها و فضل بزرگ پروردگار است. در این آیه سخن از پاداش كسى است كه با هدایت خود صدها میلیون نفر را به این باغها و خواستهها رسانده است، یعنى پیامبر اسلام.
اگر هدیه یك شاخه گل تشكّر و پاداش لازم دارد، نجات بشریّت چه پاداشى خواهد داشت. با نگاهى به قرآن مىبینیم كه شعار تمام انبیا این بود كه ما جز از پروردگارمان پاداشى نمىخواهیم. در سوره شعراء از آیه 109 تا آیه 127، سخن حضرت نوح، هود، صالح، لوط و شعیبعلیهم السلام و در سوره سبأ آیه 47، سخن پیامبر اسلام چنین است: مزد و پاداش من تنها بر خداوند است. «ان أجرى الاّ على اللّه»
البتّه شكى نیست كه مراد انبیا این بود كه ما پاداش مادى نمىخواهیم، ولى اطاعت كردن و هدایت شدن شما را مىخواهیم، زیرا همه آنان پس از آنكه در سوره شعراء درخواست مزد را منتفى دانستند، به مردم سفارش تقوا و اطاعت از خداوند مىكردند. «فاتقوا اللّه و اطیعون» پس انبیا پاداش مادى نمىخواهند، ولى مزد معنوى و هدایت مردم را خواهانند كه این مزد در واقع به نفع خود مردم است، نظیر اینكه استادى به شاگردش بگوید: من از تو مزدى نمىخواهم و پاداش من تنها یك چیز است و آن اینكه تو درس بخوانى كه در واقع این پاداش براى شاگرد است.
مزد رسالت پیامبر اسلامصلى الله علیه وآله چیست؟ پیامبر اسلام نیز از مردم درخواست مزد مادى نداشت، ولى چندین مرتبه از طرف خداوند با كلمه «قل» مأمور شد تا مزد معنوى را كه به نفع خود مردم است، از مردم تقاضا كند. «قل ما سألتكم من أجر فهو لكم»(21)
این مزد معنوى نیز در دو تعبیر آمده است. یك بار مىفرماید: من هیچ مزدى نمىخواهم جز آنكه هر كه خواست راه خدا را انتخاب كند، «الاّ من شاء ان یتّخذ الى ربّه سبیلا»(22) و یك بار در آیه مورد بحث كه مىفرماید: «لا اسئلكم علیه اجرا الاّ المودّة فى القربى» بنابراین مزد رسالت دو چیز است: یكى انتخاب راه خدا و دیگرى مودّت قربى. جالب آنكه در هر دو تعبیر كلمه «الاّ» مطرح شده است، یعنى مزد من تنها همین مورد است.
با كمى تأمل مىفهمیم كه باید راه خدا و مودّت اهل بیت یكى باشد، زیرا اگر دو تا باشد، تناقض است، یعنى نمىتوان گفت: من فقط تابستانها مطالعه مىكنم و بار دیگر گفت: من فقط زمستانها مطالعه مىكنم. زیرا محصور باید یك چیز باشد.
پیامبر اسلام از طرف خداوند یك بار مأمور مىشود كه به مردم بگوید: مزد من تنها انتخاب راه خداست و بار دیگر مأمور مىشود كه بگوید: مزد من فقط مودّت قربى است. در واقع باید این دو درخواست یكى باشد. یعنى راه خدا همان مودّت قربى باشد.
از طرفى مودّت با دو چیز ملازم است: یكى شناخت و معرفت، زیرا تا انسان كسى را نشناسد نمىتواند به او عشق بورزد. دوم اطاعت، زیرا مودّت بدون اطاعت نوعى تظاهر و ریاكارى و دروغ و تملّق است. پس كسانى كه دستورات خود را از غیر اهل بیت پیامبرعلیهم السلام مىگیرند، راه خدا را پیش نگرفتهاند. این از دیدگاه قرآن.
امّا از نظر عقل. پاداش باید همسنگ و هموزن عمل باشد. رسالت، جز امامت كه ادامه آن است هم وزنى ندارد، مزد رسالت ادامه هدایت است، مزد یك معصوم، سپردن كار به معصوم دیگر است. مزد عادل آن است كه زحمات او را به عادل دیگر بسپاریم.
عقل مىگوید: تا لطف هست باید تشكّر نیز باشد و اگر امروز لطف پیامبر شامل حال ما شده و ما به اسلام هدایت شدهایم باید مزد رسالتش را بپردازیم و اگر مزد رسالت، مودّت قربى است، امروز هم باید قُربایى باشد تا نسبت به او مودّت و اطاعت داشته باشیم. آرى، امروز هم باید نسبت به حضرت مهدىعلیه السلام مودّت داشته و نسبت به او مطیع باشیم. مگر مىشود بگوییم مسلمانان صدر اسلام مأمور بودند مزد رسالت را بپردازند و نسبت به قربى مودّت داشته باشند، ولى مسلمانان امروز یا این وظیفه را ندارند و یا قربایى نیست تا به او مودّت بورزند و مزد رسالت را بپردازند. البتّه مودّت حضرت مهدىعلیه السلام در زمان غیبت، عمل به پیامهاى او و رفتن در راه كسانى است كه ما را به آنان سپرده است، یعنى فقهاى عادل و بى هوا و هوس.
عقل انسان از اینكه مودّت قربى پاداش پیامبرى قرار گرفته كه صدها میلیون نفر را به هدایت و سعادت و فضل كبیر الهى رسانده مىفهمد كه قربى و كسانى كه مورد مودّت هستند، برترین افراد بشر و معصومند. زیرا هرگز مودّت گنهكار پاداش پیامبر معصوم قرار نمىگیرد. نمىتوان باور كرد كه مودّت افرادى گنهكار بر مسلمانان جهان در طول تاریخ واجب باشد و هیچ فرقهاى از مسلمانان (غیر از شیعه) رهبران خود را معصوم نمىداند و هیچ فرد یا گروهى تا كنون نه براى امامان معصوم گناهى نقل كرده و نه براى آن بزرگواران استادى نام برده است.
عقل مىگوید: گذاشتن دست بشر در دست غیر معصوم نه تنها ظلم به انسانیّت است، بلكه ظلم به تمام هستى است. زیرا هستى براى انسان آفریده شده (تمام آیات «خلق لكم»، «سخّر لكم» و «متاعا لكم» نشانهى آن است كه هستى براى انسان است) و انسان براى تكامل واقعى و معنوى و خدایى شدن و آیا سپردن این انسان با آن اهداف والا به رهبران غیر معصوم، ظلم به او و ظلم به هستى نیست؟
اگر در روایات، رهبر معصوم و ولایت او زیر بنا و پایه و اساس دین شناخته شده است، «بنى الاسلام على خمس... الولایة»(23) و اگر حضرت علىعلیه السلام تقسیم كننده مردم میان بهشت و دوزخ معرّفى شده است، «قسیم الجنّة و النار»(24) و اگر نماز بى ولایت پذیرفته نمىشود،(25) و اگر مودّت اهل بیت حسنه است،(26) و اگر زیارت و توسّل به آنان سفارش شده، همه به خاطر همان جوهر كیمیایى مودّت است.
زمخشرى و فخررازى كه از بزرگان اهل سنّت هستند، در تفاسیر خود آوردهاند كه رسولخداصلى الله علیه وآله فرمودند:
«مَن مات على حبّ آل محمّد مات شهیداً» هر كه با دوستى آلمحمّد از دنیا برود، شهید است.
«مَن مات على حبّ آل محمّد مات تائباً» هر كه با دوستى آل محمّد از دنیا برود، توبهكننده است.
«مَن مات على حبّ آل محمّد مات مستكمل الایمان» هر كه با دوستى آل محمّد از دنیا برود، با ایمان كامل از دنیا رفته است.
«مَن مات على حبّ آل محمّد مات على السنة والجماعة» هر كه با دوستى آل محمّد از دنیا برود، طبق سنّت و سیره پیامبر از دنیا رفته است.
حال این سؤال پیش مىآید كه آیا مودّت بدون اطاعت، مىتواند هم وزنِ شهادت، مغفرت و ایمان كامل قرار گیرد؟
در همین تفاسیر ذیل این آیه حدیثى از رسول اكرمصلى الله علیه وآله آمده است كه:
«ألا و مَن مات على بغض آل محمّد جاء یوم القیامة مكتوب بین عینیه آیس من رحمة اللّه»، آگاه باشید، هركه با كینه و بغض آل محمّد بمیرد، روز قیامت مىآید در حالى كه میان دو چشم او نوشته شده: او از رحمت خداوند مأیوس و محروم است.
«ألا و مَن مات على بغض آل محمّد مات كافرا» آگاه باشید، هر كه با بغض آلمحمّد بمیرد، كافر مرده است.
«ألا و مَن مات على بغض آل محمّد لم یشم رائحة الجنة» هر كه با بغض آلمحمّد بمیرد، بوى بهشت را استشمام نمىكند.
فخر رازى در تفسیر خود آورده است: همین كه آیه مودّت نازل شد از پیامبر اكرم پرسیدند: قربى چه كسانى هستند كه مودّت آنها بر ما واجب است؟
حضرت فرمودند: علىّ و فاطمه و فرزندانش، سپس اضافه مىكند كه حضرت فرمودند: «فاطمة بضعة منّى یؤذینى ما یؤذیها» فاطمه پاره تن من است هر كس او را اذیّت كند مرا اذیّت كرده و كیفر كسانى كه رسول خدا را اذیّت كنند، در قرآن چنین آمده است. «انّ الّذین یؤذون اللّه و رسوله لعنهم اللّه فى الدنیا و الآخرة و اعدّ لهم عذاباً مهیناً»(27)
در حدیث مىخوانیم كه امام حسنعلیه السلام در ذیل جملهى «و مَن یقترف حسنة نزد له فیها حسناً» فرمود: «اقتراف الحسنة مودّتنا اهل البیت»(28) كسب نیكى، مودّت ما اهل بیت است.
پيام ها
1- بشارت خداوند بس بزرگ و عظیم است. «روضات الجنّات - ما یشاؤون - فضل كبیر - ذلك الّذى یبشّر اللّه عباده»
2- نشانه بنده خدا ایمان و عمل صالح است. «عباده الّذین آمنوا و عملوا الصالحات»
3- رمز دریافت آن همه نعمت و بشارت، بندگى خدا و ایمان و نیكوكارى است. «عباده الّذین آمنوا و عملوا...»
4- مودت قربى مصداق روشن ایمان و عمل صالح است. «یبشر اللّه عباده الّذین آمنوا و عملوا الصالحات قل لا اسئلكم... الا المودة فى القربى»
5 - درخواست مزد از زبان خود سنگین است، لذا پیامبر مأمور مىشود از طرف خداوند مزد خود را به مردم اعلام كند. «قل لا اسئلكم...»
6- مودّت بدون معرفت امكان ندارد. (پس مزد رسالت قبل از هر چیز شناخت اهل بیت پیامبر است سپس مودّت آنان) «الاّ المودّة فى القربى»
7- مودّت بدون اطاعت، ریا و تملّق است. (پس مودّت قربى یعنى اطاعت از آنان) «الاّ المودّة فى القربى»
8 - قربى معصومند. زیرا مودّت گناهكار نمىتواند مزد رسالت قرار گیرد. «الاّ المودّة فى القربى»
9- مودّتى كه قهراً همراه با معرفت و اطاعت است تنها در اهلبیت مستقر است. (كلمه «فى» رمز آن است كه جایگاه مودّت تنها اهلبیت است.) «فى القربى»
10- مودّت فى القربى، راهى براى كسب خوبىهاست. «الاّ المودّة فى القربى و مَن یقترف حسنة»
11- مودّت اهل بیتعلیهم السلام، برجستهترین حسنه است. «المودّة فى القربى و من یقترف حسنة»
12- مودّت قربى حسنه است. «مَن یقترف حسنة»
13- مودّت قربى سبب دریافت پاداش بیشتراست. «نزد له فیها حسناً»
14- دوستى اهل بیت پیامبر، زمینهى دریافت مغفرت است. «الاّ المودّة فى القربى... انّ اللّه غفور»
15- خداوند قدردان كسانى است كه به وظیفه خود در مودت اهل بیت عمل مىكنند. «انّ اللّه غفور شكور»