ترجمه
(من نه تنها مشركان را هلاك نكردم) بلكه آنان و پدرانشان را كامیاب كردم تا آن كه حقّ (قرآن) و پیامبرى آشكار به سراغشان آمد.
و چون حقّ به سراغشان آمد، گفتند: این سحر است و ما به آن كفر مىورزیم.
و گفتند: چرا این قرآن بر مردى بزرگ (از نظر جاه و مال) از دو قریه (مكّه و طائف) نازل نشده است.
نکته ها
بعضى كفّار توقّع نابجا داشتند و مىگفتند: چون فلانى ثروتمند است پس وحى باید به او نازل مىشد، در حالى كه برترى مادى دلیل برترى معنوى نیست.
مكّه و طائف دو شهر مهم اعراب حجاز در عصر بعثت بود.
پيام ها
1- سنّت خداوند كامیاب كردن مؤمن و كافر و مهلت دادن به همهى مردم است. «متعت هؤلاء و اباءهم»
2- براى اتمام حجّت هم كتاب لازم است و هم رهبر. «جاءهم الحقّ و رسول مبین»
3- قرآن داراى، سخن سراسر حقّ و حقیقت است. «جاءهم الحق»
4- تبلیغ دین و رسالت باید روشن و رسا باشد. «رسول مبین»
5 - تأثیر قرآن بر جان و دل كفّار به حدّى بود كه آن را سحر و جادو مىخواندند. «هذا سحر»
6- انسان ذاتاً توجیهگر است. كفّار تهمت سحر مىزدند تا كفر خود را توجیه كنند. «هذا سحر و انّا به كافرون»
7- بهانهگیران هر لحظه حرفى مىزنند، یك بار مىگویند: قرآن سحر است و یك بار مىگویند: چرا قرآن به فلانى نازل نشد. «هذا سحر... لولا نزل»
8 - بزرگى، نزد عدّهاى از مردم داشتن مال و عنوان است. «رجلٍ... عظیم»