ترجمه
همانا مؤمنان با یكدیگر برادرند، پس میان برادران خود، (در صورت اختلاف و نزاع) صلح و آشتى برقرار كنید و از خدا پروا كنید تا مورد رحمت قرار گیرید.
نکته ها
این آیه، رابطهى مؤمنان با یكدیگر را همچون رابطهى دو برادر دانسته كه در این تعبیر نكاتى نهفته است، از جمله:
الف) دوستى دو برادر، عمیق و پایدار است.
ب) دوستى دو برادر، متقابل است، نه یك سویه.
ج) دوستى دو برادر، بر اساس فطرت و طبیعت است، نه جاذبههاى مادى و دنیوى.
د) دو برادر در برابر بیگانه، یگانهاند وبازوى یكدیگر.
ه) اصل و ریشه دو برادر یكى است.
و) توجّه به برادرى مایهى گذشت و چشمپوشى است.
ز) در شادى او شاد و در غم او غمگین است.
امروزه براى اظهار علاقه، كلمات رفیق، دوست، هم شهرى و هم وطن بكار مىرود، امّا اسلام كلمه برادر را بكار برده كه عمیقترین واژههاست.
در حدیث، دو برادر دینى به دو دست تشبیه شدهاند كه یكدیگر را شستشو مىدهند.(74)
در این آیه و آیهى قبل، سه بار فرمان «اصلحوا» تكرار شده كه نشانهى توجّه اسلام به برقرارى صلح و دوستى میان افراد جامعه است.
در آیه قبل فرمود: «فاصلحوا... و اقسطوا» به عدالت، صلح برقرار كنید و این آیه مىفرماید: «فاصلحوا... و اتّقوا» در برقرارى صلح، از خدا بترسید. اگر شما را به عنوان میانجى پذیرفتند، خدا را در نظر بگیرید و حكم دهید، نه آنكه اصلاح شما، مایهى ظلم و ستم به یكى از طرفین گردد.
اخوّت و برادرى
از امتیازات اسلام آن است كه اصلاحات را از ریشه شروع مىكند. مثلا مىفرماید: «اِنّ العِزّة لِلّه جَمیعاً»(75) تمام عزّت براى خداست، چرا به خاطر كسب عزّت به سراغ این و آن مىروید؟ یا مىفرماید: «انّ القوّة لِلّه جَمیعاً»(76) تمام قدرتها از اوست، چرا هر ساعتى دور یك نفر مىچرخید!؟ در این آیه نیز مىفرماید: همهى مؤمنان با یكدیگر برادرند، بعد مىفرماید: اكنون كه همه برادر هستید، قهر و جدال چرا؟ همه با هم دوست باشید.
بنابراین براى اصلاح رفتار فرد و جامعه باید مبناى فكرى و اعتقادى آنان را اصلاح كرد.
طرح برادرى واُخوّت وبكارگیرى این واژه، از ابتكارات اسلام است.
در صدر اسلام پیامبرصلى الله علیه وآله به همراه هفتصد و چهل نفر در منطقهى «نخیله» حضور داشتند كه جبرئیل نازل شد و فرمود: خداوند میان فرشتگان عقد برادرى بسته است، حضرت نیز میان اصحابش عقد اُخوّت بست و هر كس با كسى برادر مىشد. مثلاً:
ابوبكر با عمر، عثمان با عبدالرّحمن، سلمان با ابوذر، طلحه با زبیر، مصعب با ابوایّوب انصارى، حمزه با زیدبن حارثه، ابودرداء با بلال، جعفر طیّار با معاذبن جبل، مقداد با عمّار، عایشه با حفصه، امّسلمه با صفیّه و شخص پیامبرصلى الله علیه وآله با علىعلیه السلام عقد اخوّت بستند.(77)
در جنگ اُحد، پیامبر اكرمصلى الله علیه وآله دستور داد دو نفر از شهدا، به نامهاى عبداللَّهبن عمر و عمربن جموح را كه میانشان برادرى برقرار شده بود، در یك قبر دفن كنند.(78)
برادرى نسبى، روزى گسسته خواهد شد، «فلا اَنساب بینهم»(79) ولى برادرى دینى حتّى در قیامت پایدار است. «اِخواناً على سُرُرٍ متقابِلین»(80)
دوستى و برادرى باید تنها براى خدا باشد. اگر كسى با دیگرى بخاطر دنیا دوست شود، به آنچه انتظار دارد نمىرسد و در قیامت نیز دشمن یكدیگر مىشوند.(81) قرآن مىفرماید: در قیامت، دوستان با هم دشمن مىگردند جز متّقین. «الاَخلاّءُ یَومئذ بَعضهم لِبَعض عَدوٌّ الاّ المتّقین»(82)
آنچه مهمتر از گرفتن برادر است، حفظ برادرى است. در روایات از كسانى كه برادران دینى خود را رها مىكنند به شدّت انتقاد شده و سفارش شده است كه اگر برادران از تو فاصله گرفتند، تو با آنان رفت و آمد داشته باش. «صِلْ مَن قَطعك»(83)
امام صادقعلیه السلام فرمود: مؤمن برادر مؤمن است، مانند یك جسد كه اگر بخشى از آن بیمار گردد، همهى بدن ناراحت است.(84)
حقوق برادرى
رسول خداصلى الله علیه وآله فرمود: مسلمان بر برادر مسلمانش سى حق دارد كه هر یك باید آن حقوق را ادا كنند، از جمله:
1. عفو و مهربانى به او، 2. پنهان كردن اسرار او، 3. جبران اشتباهات او، 4. قبول عذر او، 5. دفاع در برابر بدخواهان او، 6. خیرخواهى نسبت به او، 7. عمل به وعدههایى كه به او داده، 8. عیادت به هنگام بیمارى او، 9. تشییع جنازه او، 10. پذیرفتن دعوت و هدیهى او، 11. پاداش دادن به هدایاى او، 12. تشكّر از خدمات او، 13. كوشش در یارى رسانى به او، 14. حفظ ناموس او، 15. برآوردن حاجت او، 16. واسطهگرى براى حل مشكلاتش، 17. گمشدهاش را راهنمائى كند، 18. به عطسه او تهنیت گوید، 19. سلامش را پاسخ دهد، 20. به سخن وگفتهى او احترام گذارد، 21. هدیهى او را خوب تهیه كند، 22. سوگندش را بپذیرد، 23. دوست او را دوست بدارد وبا او دشمنى نكند، 24. او را در حوادث تنها نگذارد، 25. هر چه را براى خود مىخواهد براى او نیز بخواهد و...(85)
پیامبراكرمصلى الله علیه وآله بعد از تلاوت آیه «انّما المؤمنون اِخوَة» فرمودند: خون مسلمانان با هم برابر است و اگر یكى از آنان به كسى پناه یا اَمان داد، دیگران باید به آن تعهّد پایبند باشند و همه در برابر دشمن مشترك، بسیج شوند. «و هم یَدٌ على مَن سَواهم»(86)
صلح و آشتى در قرآن
در قرآن، واژههاى صلح، «والصُّلحُ خَیر»(87)، اصلاح، «واَصلِحوا ذاتَ بینكم»(88)، تألیف قلوب، «فَاَلّف بین قلوبكم»(89) و سِلم، «اُدخلُوا فِى السِّلم كافّة»(90) نشاندهندهى توجّه اسلام به صلح و صفا و زندگى مسالمتآمیز و شیرین است.
از نعمتهاى الهى كه خداوند در قرآن مطرح كرده است، اُلفت میان دلهاى مسلمانان است. چنانكه خداوند خطاب به مسلمانان مىفرماید: «كُنتم اَعداء فَاَلّفَ بین قلوبكم»(91) به یاد آورید كه شما قبل از اسلام با یكدیگر دشمن بودید، پس خداوند میان دلهاى شما الفت برقرار كرد. چنانكه میان قبیلهى اوس و خزرج یكصد و بیست سال درگیرى و فتنه بود و اسلام میان آنان صلح برقرار كرد.
اصلاح و آشتى دادن، سبب دریافت بخشودگى و رحمت از جانب خداوند شمرده شده است. «ان تُصلحوا و تتّقوا فانّ اللَّه كان غفوراً رحیماً»(92) و هر كس واسطهگرى خوبى میان مسلمانان انجام دهد، پاداشِ در شأن دریافت خواهد كرد. «مَن یَشفَع شَفاعةً حَسنة یَكن لَه نَصیبٌ منها»(93)
اسلام براى اصلاح میان مردم، احكام ویژهاى قرار داده است، از جمله:
1. دروغ كه از گناهان كبیره است، اگر براى آشتى واصلاح گفته شود، جرم و گناهى ندارد. «لا كِذبَ على المُصلِح»(94)
2. نجوا و درگوشى سخن گفتن كه از اعمال شیطان و مورد نهى است،(95) اگر براى اصلاح و آشتى دادن باشد، منعى ندارد. «لا خَیرَ فى كثیر مِن نَجواهم الاّ مَن اَمر بِصدَقةٍ او مَعروفٍ او اِصلاح بین النّاس»(96)
3. با اینكه عمل به سوگند، واجب و شكستن آن حرام است، امّا اگر كسى سوگند یاد كند كه دست به اصلاح و آشتى دادن میان دو نفر نزند، اسلام شكستن این سوگند را مجاز مىداند. «ولاتجعلوا اللَّه عُرضَة لایمانكم ان...تصلحوا بین الناس»(97)
4. با اینكه عمل به وصیّت، واجب و ترك آن حرام است، امّا اگر عمل به وصیّت، میان افرادى فتنه و كدورت مىآورد، اسلام اجازه مىدهد كه وصیّت ترك شود تا میان مردم صلح و صفا حاكم باشد. «فَمَن خافَ مِن مُوصٍ جَنَفاً اَو اِثماً فَأصلح بینهم فلا اِثمَ علیه»(98)
پيام ها
1- رابطه برادرى، در گرو ایمان است. (مسائل اقتصادى، سیاسى، نژادى، جغرافیایى، تاریخى و... نمىتواند در مردم روح برادرى به وجود آورد.) «انّما المؤمنون اخوة»
جانِ گرگان و سگان از هم جداست
متّحد، جانهاى شیران خداست
2- برادرى بر اساس ایمان، مشروط به سنّ، شغل، سواد و درآمد نیست. «انما المؤمنون اخوة»
3- هیچ كس، خود را برتر از دیگران نداند. «اخوة» (آرى، میان والدین و فرزند برترى است، ولى میان برادران، برابرى است.)
4- براى برقرارى صلح وآشتى، از كلمات محبّتآمیز و انگیزهآور استفاده كنیم. «اخوة فاصلحوا»
5 - جلوگیرى از نزاع و اقدام براى اصلاح و برقرارى صلح، وظیفهى همه است، نه گروهى خاص. «فاصلحوا»
6- اصلاح كننده نیز خود را برادر طرفین درگیر بداند. «فاصلحوا بین أخویكم»
7- اصلاح و آشتى دادن، آفاتى دارد كه باید مراقب بود. «فاصلحوا... و اتقوا اللّه»
8 - صلح و صفا، مقدّمهى نزول رحمت الهى است. «فاصلحوا... ترحمون»
9- جامعه بىتقوا، از دریافت رحمت الهى محروم است. «اتقوا اللّه لعلّكم ترحمون»