ترجمه
(یاد كن) آنگاه كه دو فرشته (ملازم انسان) از راست و چپ، (به مراقبت) نشسته (اعمال آدمى را) دریافت مىكنند.
(انسان) هیچ سخنى به زبان نمىآورد، مگر آنكه در كنارش (فرشتهاى) نگهبان حاضر و آماده (ثبت) است.
و بىهوشى مرگ به راستى فرا رسد (و به انسان گفته شود:) این همان است كه همواره از آن مىگریختى.
و در صور (رستاخیز) دمیده شود، این است روز تحقّق وعده عذاب.
نکته ها
تعبیر «قعید» كنایه از آن است كه دو فرشته همواره با انسانند و در كمین او نشستهاند، نه آنكه دو فرشته در سمت راست و چپ انسان نشسته باشند.
«رقیب» به معناى مراقب و ناظر، «عتید» به معناى آماده به خدمت، «سكرة» حالتى است كه هوش و عقل از انسان زایل شود و «تحید» به معناى عدول و فرار كردن است.
وحشت و اضطراب انسان در هنگام مرگ به قدرى است كه قرآن از آن به «سكرة الموت» تعبیر نموده است، چنانكه در قیامت نیز، هول دادگاه الهى، انسان را دچار چنان حالتى مىسازد كه به تعبیر قرآن: «تَرى النّاس سُكارى»(19) مردم را همچون افراد مست، عقل پریده و بى اراده مىبینى.
در میان اعضاى بدن، زیر نظر بودن زبان مطرح شده است، شاید به خاطر آن كه عمل زبان، از همهى اعضا بیشتر، آسانتر، عمومىتر، عمیقتر، دائمىتر و پر حادثهتر است.
توجّه به زیر نظر بودن انسان و ثبت كلیه اعمال او و توجّه به لحظه مرگ و حضور در قیامت، هشدارى بزرگ و زمینه ساز تقواى الهى است.
توجّه به تعدّد ناظران و شاهدان، در نحوهى عملكرد انسان مؤثّر است و هر چه شاهد و ناظر بیشتر باشد، انگیزه براى كار نیك و دورى از گناه بیشتر مىشود. «عن الیمین... عن الشّمال... رقیب عتید»
پيام ها
1- با اینكه خداوند متعال، خود شاهد بر اعمال و افكار انسان است، امّا تشكیلات الهى حساب و كتاب دارد و فرشتگانى دائماً مشغول ثبت اعمال هستند. «اذ یتلقّى المتلقّیان»
2- میان فرشتگان، تقسیم كار وجود دارد. (بر اساس روایات، فرشته یمین كارهاى خیر را مىنویسد و فرشته شمال، كارهاى بد و شرّ را.(20)) «المتلقیان عن الیمین و عن الشّمال قعید»
3- انسان، نه فقط در برابر كردار، بلكه در برابر گفتار خود مسئول است و مورد محاسبه قرار مىگیرد. «ما یلفظ من قول»
4- نظارتى داراى اعتبار و ارزش است كه همه چیز را به طور كامل زیر نظر داشته باشد. «عن الیمین... عن الشمال... رقیب عتید»
5 - انسان در لحظه مرگ، حالت عادّى خود را از دست مىدهد. «سكرة الموت»
6- سكرات مرگ براى همه حتمى است. «سكرة الموت بالحق»
7- گریز از مرگ، ویژگى طبیعى انسان است. «كنت منه تحید»