ترجمه
(شیطان،) همنشین او گوید: پروردگارا! من او را به طغیان وادار نكردم، بلكه او خودش در گمراهى عمیق و دور بود.
(خداوند فرماید:) نزد من با یكدیگر مشاجره نكنید، من پیش از این وعده عذاب را به شما داده بودم. فرمان (افكندن كافر در دوزخ) نزد من تغییر نمىیابد و من هرگز به بندگانم، ستم نكنم.
روزى كه به دوزخ گوییم: آیا پر شدى؟ و او گوید: آیا بیش از این هم هست؟
نکته ها
امام صادقعلیه السلام فرمودند: منظور از «قرین» در این آیه، شیطان است.(24) آرى، در جاى دیگر نیز مىخوانیم: شیطان، قرین بعضى از خلافكاران مىگردد.(25) «فهو له قرین»(26)
یكى از عوامل دوزخى شدن انسان، دوست و همنشین بد است، چنانكه قرآن در این آیات، از شیطان به عنوان همنشینى كه انسان را به دوزخ مىافكند نام برده است. یكى از نالههاى دوزخیان در قیامت، اظهار ندامت از گرفتن دوستان بد در دنیاست، چنانكه قرآن سخن آنان را چنین بیان مىفرماید: «یا ویلتى لیتنى لم أتّخذ فلاناً خلیلاً»(27) اى كاش! فلانى را به دوستى نمىگرفتم.
در قیامت، میان مجرمان با یكدیگر، و مجرمان با رهبران فاسد، و مجرمان با شیطان، گفتگوهایى است و هر كدام تلاش مىكنند كه گناه خود را به گردن دیگرى بیاندازند. در قرآن، صحنههایى از این مشاجرات نقل شده است، از جمله:
گاهى به یكدیگر مىگویند: «لولا أنتم لكنّا مؤمنین»(28) اگر شما نبودید، قطعاً ما مؤمن بودیم، ولى پاسخ مىشنوند: «بل لم تكونوا مؤمنین»(29) هرگز چنین نیست، بلكه شما خودتان ایمانآور نبودید.
در صحنه و موقفى دیگر به رهبران فاسد مىگویند: «كنّا لكم تبعاً فهل أنتم مغنون عنّا»(30) ما تابع شما بودیم و بدبخت شدیم، آیا مىتوانید امروز گرهى از كار ما باز كنید.
و در صحنهاى، شیطان را ملامت مىكنند و او مىگوید: «لاتلومونى و لوموا أنفسكم...»(31) مرا سرزنش نكنید، خودتان را سرزنش كنید، من كارى جز دعوت نداشتم، شما خودتان دعوت مرا پذیرفتید.
این آیه نیز سخنى از ابلیس است كه مىگوید: پروردگارا من آنان را به طغیان وانداشتم.
جهنّم همواره مىگوید: «هل من مزید»، چنانكه جهنّمیان نیز در دنیاپرستى و مال و مقام و خوردن اموال مردم سیرى نداشته و «هل من مزید» مىگفتند.
پيام ها
1- دوست و رفیق بد، انسان را به كجا مىكشاند؛ انسانى كه مىتوانست با ابرار همنشین باشد، همراه و همنشین شیطان گردیده است. «قرینه»
2- ابلیس، به ربوبیّت خدا معترف است. «قال قرینه ربّنا»
3- به هوش باشیم كه ابلیس در قیامت از خود سلب مسئولیّت مىكند و از منحرفان تبرّى مىجوید. «ما اطغیته»
4- ابلیس كار خود را تنها در محدوده دعوت و وسوسه مىداند، نه اجبار مردم. «ما اطغیته»
5 - كار انسان به جایى مىرسد كه شیطان او را گمراه مىشمرد. «قال قرینه... فى ضلال بعید»
6- دوزخیان در قیامت با ابلیس جدال و تخاصم دارند. «لاتختصموا لدىّ»
7- به جاى جدال و مخاصمه با شیطان در قیامت كه سودى ندارد، در دنیا به ستیز با او برخیزیم. «لاتختصموا لدىّ»
8 - قهر خدا، بعد از اتمام حجت است. «القیا فى جهنّم... قد قَدّمتُ الیكم بالوعید»
9- گفتگوها و جرّ و بحثها در قیامت، حكم الهى را تغییر نمىدهد و سبب بازنگرى و تجدید نظر در حكم نمىشود. «ما یبدّل القول لدىّ»
10- تغییر حكم و تخفیف كیفر ظالم، سبب ظلم به مظلومان است. «ما یبدّل القول لدىّ و ما انا بظلاّم للعبید»
11- به دوزخ افتادن مجرمان، ظلمى است كه آنان در حق خود مرتكب شدهاند، نه ظلم خدا در حق آنان. «القیا فى جهنّم... و ما انا بظلام للعبید»
12- دوزخ، داراى نوعى شعور است و مخاطب خداوند قرار مىگیرد و سؤالالهى را پاسخ مىدهد. «هل امتلأت فتقول هل من مزید»