ترجمه
و بهشت را براى تقواپیشگان نزدیك آورند، بى آنكه دور باشد.
(به آنان گویند:) این است آنچه به شما وعده داده مىشد كه براى هر انسان پرانابه توبهكار و حافظ (حدود الهى) است.
آن كه در نهان از خداى رحمان خشیت داشته و با انابهكننده توبه كار (به سراغ خدا) آمده است.
نکته ها
«خشیت» به آن خوف و ترسى گفته مىشود كه برخاسته از معرفت و عظمت خداوند باشد.
پذیرایى مطلوب آن است كه سفره را نزد مهمان ببرند، نه مهمان را نزد سفره. چنانكه حضرت ابراهیم، سفره را نزد مهمانان برد، «فقرّبه الیهم»(32) در قیامت نیز بهشت را نزد پرهیزكاران مىبرند تا نیازى به طىّ مسافت نباشد. «ازلفت الجنة للمتّقین»
دوزخیان را به دوزخ پرتاب مىكنند، «القیا فى جهنّم»(33) امّا بهشتیان را تكریم كرده و بهشت را به آنان نزدیك مىكنند. «اُزلفت الجنة»
به دوزخیان وعید عذاب داده شده و آنان را تهدید مىكنند، «قَدّمتُ الیكم بالوعید»(34) ولى به بهشتیان نوید و بشارت داده مىشود. «هذا ما توعدون»
رسول خداصلى الله علیه وآله به ابن مسعود فرمود: اى پسر مسعود! از خداوند در نهان چنان بیمناك باش كه گویا او را مىبینى و اگر تو او را نمىبینى او تو را مىبیند. سپس این آیه را تلاوت فرمود: «مَن خشى الرّحمن بالغیب...»(35)
در قرآن از سه نوع قلب سخن به میان آمده است:
الف) قلب سلیم، «الاّ مَن أتى اللّه بقلب سلیم»(36) كه از شرك، نفاق، كینه و عیوب دیگر سالم باشد.
ب) قلب مُنیب، «و جاء بقلب منیب»(37) كه بعد از لغزش، به درگاه خدا توبه و انابه مىكند.
ج) قلب مریض، «فى قلوبهم مرض»(38) كه در آن نفاق و ناباورى نسبت به معارف الهى است و اگر به حال خود رها شود، مرض او روز به روز گستردهتر مىشود.
پيام ها
1- در تربیت، باید در كنار تهدید، تشویق نیز باشد. «القیا فى جهنّم... ازلفت الجنة»
2- پاكدامنى و پرهیزگارى، بهشت را نزدیك انسان مىآورد. «اُزلفت الجنّة للمتّقین»
3- ملاكها و عملكردها مهم است، نه جنسیّت افراد. «كلّ كفّار... كلّ أوّاب»
4- گناهكاران را به توبه تشویق كنید. «هذا ما توعدون لكلّ أوّاب»
5 - راه دریافت بهشت، بازگشت به راه خدا و در راه قرار گرفتن است. «هذا ما توعدون لكلّ أوّاب»
6- انسان غیرمعصوم، گرفتار گناه مىشود، مهم بازگشت وتوبه است. «لكلّ اوّاب»
7- رحمت الهى، نباید عامل غرور گردد، بلكه باید همواره دغدغه و خشیت داشت. (با اینكه خداوند ارحم الرّاحمین است، ولى باید به خاطر عظمت مقام او خضوع و خشیت داشت.) «خشى الرّحمن»
8 - اگر از ترس جریمه، آبروریزى، انتقاد مردم، كم شدن مزد و... حریم نگاه داشتیم، چندان ارزشى ندارد، ترس از خدا در نهان، نشانهى خشیت است. «خشى الرّحمن بالغیب»
9- متّقى منحصر كسى نیست كه هرگز گناه نمىكند، بلكه كسى كه اگر لغزشى پیدا كرد به طور جدّى توبه مىكند و داراى قلب و روح منیب است نیز متقى مىباشد. «للمتّقین... لكلّ اوّاب... خشى... بقلب منیب»
10- سرچشمه انابه به درگاه خداوند، معرفت مقام الهى و خشیت از اوست. «خشى الرّحمن... و جاء بقلب منیب»