ترجمه
آنچه در آسمانها و آنچه در زمین است، براى خدا تسبیح كنند (و خدا را به پاكى مىستایند) و اوست قدرتمند شكست ناپذیر حكیم.
نکته ها
در قرآن، حدود 85 بار واژه «تسبیح» بكار رفته است. در نماز نیز در حالات مختلف ركوع، سجود و قیام، موضوع تسبیح خدا به طور برجسته به چشم مىخورد.
تسبیح در لغت، به معناى شنا و حركت تند در آب و هوا است و در اصطلاح، منزّه دانستن خداوند از عیبها و سرعت در عبادت اوست.
خداوند داراى دو نوع صفات است: ثبوتیّه و سلبیّه؛ ثبوتیّه، كمالات خدا را بیان مىكند، مثل علم و قدرت، امّا سلبیّه، خداوند را از هرگونه عجز و جهل و نیاز منزّه مىداند. تسبیح، نسبت به صفات سلبیّه است و حمد، نسبت به صفات ثبوتیّه.
در مواردى از قرآن و نماز، تسبیح و حمد الهى در كنار هم آمدهاند. «یسبّح بحمده»(1)، «سبحان ربّى الاعلى و بحمده» و این جمع میان صفات ثبوتیّه و سلبیّه است، به این معنا كه گوینده، هم خداوند را از هر عیبى دور مىداند و هم به خاطر دریافت الطاف الهى، او را ستایش مىكند.
تسبیح موجودات
بعضى گفتهاند مراد از تسبیح موجودات، تسبیح تكوینى است نه تشریعى، یعنى همهى موجودات به زبان حال، نه زبانِ قال، خدا را تسبیح و تنزیه مىكنند، زیرا آفرینش هر موجودى، دلیل بر علم و حكمت و قدرت خداوند و منزّه بودن او از هر گونه جهل و لغو و عجز است. پس نیازى نیست كه موجودات، به زبان تسبیح بگویند، بلكه وجودشان، تسبیح خداوند است.
امّا به نظر مىرسد مراد قرآن از تسبیح موجودات، تسبیح با زبان باشد، زیرا:
اگر آفرینشِ حكیمانه موجودات نشانه تسبیح باشد، ما این نشانه را مىفهمیم در حالى كه در آیهاى دیگر مىفرماید: شما تسبیح موجودات را نمىفهمید. «لاتفقهون تسبیحهم»(2)
اگر آفرینش، نشانه تسبیح بود، مثل ساختمان زیبا كه مهندس و معمار خود را ستایش مىكند، پس چرا مىفرماید: «كلّ قد علم صلاته و تسبیحه»(3) موجودات به نماز و تسبیح خود علم دارند و این امر از روى درك و شعور است نه تكوینى و ناآگاهانه.
تسبیح موجودات نسبت به خداوند دائمى است. در بعضى سورهها به صورت فعل ماضى آمده است: «سبّح» و در بعضى فعل مضارع. «یسبّح»
پيام ها
1- موجودات آسمانها و زمین، نوعى شعور و درك دارند. «سبّح للّه»
2- اگر بعضى انسانها اهل تسبیح نیستند، ولى تمام هستى تسبیحگوى خدا هستند. «سبّح للّه...»
3- عزّت و حكمت الهى است كه همه را به تسبیح جذب مىكند. «سبّح للّه... و هو العزیز الحكیم»
4- گرچه قدرت، در افراد عادى عامل از دست رفتن تعادل است، ولى خداوند هم قدرت دارد و تمام كارهایش نیز حكیمانه است. «العزیز الحكیم»
توضيحات
سیماى سوره حشر
این سوره بیست و چهار آیه دارد و در مدینه نازل شده است.
به مناسبت كلمهى «حَشر» كه در آیه دوم آمده، آن را «حشر» نامگذارى كردهاند. البتّه مراد از آن، حشر در قیامت نیست، بلكه اجتماع مردم براى كوچ كردن است.
آغاز و انجام این سوره درباره تسبیح همه موجودات هستى براى خداوند است و محتواى آن بیشتر درباره همكارى منافقان با یهودیان مدینه براى توطئه علیه مسلمانان است كه قرآن مىفرماید: نقشههاى آنان به جایى نمىرسد و جز خوارى و شكست، چیزى براى آنها به دنبال ندارد.