ترجمه
پس سرانجام آن دو، (شیطان و منافقان كافر) آن است كه آن دو جاودانه در آتشند و این كیفر ستمگران است.
نکته ها
این آیه در ادامه آیه قبل، منافقان را به شیطان تشبیه كرده است كه همواره به مردم وعده مىدهد، ولى وعدههایش جز فریب نیست. چه بسیارند افراد و حكومتهاى شیطان صفت كه وعدههایى به وابستگان خود مىدهند، ولى روز خطر آنان را به حال خود رها مىكنند.
ابن عباس در ذیل این آیات، این ماجرا را نقل مىكند:
در بنىاسرائیل، عابدى بود به نام برصیصا كه سالها عبادت مىكرد و مشهور شد و مردم بیماران خود را براى شفا و درمان نزد او مىآوردند. تا این كه روزى زنى از اشراف را نزد او آوردند، شیطان او را وسوسه كرد و او به آن زن تجاوز كرد. سپس او را كشت و در بیابان دفن كرد. برادران زن فهمیدند و مسئله شایع شد و عابد از موقعیّت خود سرنگون گشت. حاكم وقت او را احضار و او به گناه خود اقرار كرد و حكم صادر شد كه به دار آویخته شود. در این هنگام شیطان نزد او مجسّم شد كه وسوسه من تو را به این روز انداخت، اگر به من سجده كنى تو را آزاد مىسازم. عابد گفت: توان سجده ندارم، شیطان گفت: با اشاره ابرو به من سجده كن، او چنین كرد و به كلى دین خود را از دست داد و سرانجام نیز كشته شد.(33)
شیطان، هر كس را به گونهاى گمراه و از راه به دور مىكند:
عابد بنىاسرائیل از راه عبادتش به گناه گرفتار مىشود.
قارون به علم و مدیریّتش مغرور مىشود. «على علم عندى»(34)
بلعمباعورا با داشتن اسم اعظم به سراغ هوسهاى خود مىرود. «آتیناه آیاتنا فانسلخ منها»(35)
سامرى به علم و هنر خود مغرور مىشود. «بصرت بما لم یبصروا»(36)
یكى به مال و ثروتش مغرور مىشود. «فلما آتاهم من فضله بخلوا به»(37)
دیگرى به فرزندان پسر. «و بنین شهودا»(38)
دیگرى به حكومت. «ألیس لى ملك مصر»(39)
و دیگرى به تجهیزات و برج و بارو. «جابوا الصخر بالواد»(40)،«تنحتون من الجبال بیوتا»(41)
شباهتهاى منافقان با شیطان
1. هر دو دشمن انسان هستند: «انّه لكم عدو مبین»(42)، «هم العدو»(43)
2. هر دو مردم را به فحشا و منكر مىخوانند: «یأمركم بالفحشاء»(44)، «یأمرون بالمنكر»(45)
3. از هر دو باید دور شد: «و لا تتّبعوا خطوات الشیطان»(46)، «فاحذروهم»(47)
4. هر دو چند چهره و ظاهر فریبند: «كمثل الشّیطان اذ قال للانسان اكفر... قال انّى برى منك»، «و اذا لقوا الّذین آمنوا قالوا آمنّا و اذا خلوا الى شیاطینهم قالوا انّا معكم»(48)
5. هر دو با شعار خیرخواهى، اغفال مىكنند: «هل ادلّك عى شجرة الخلد»(49)، «قالوا انّما نحن مصلحون»(50)
6. جایگاه هردو دوزخ است: «انّهما فى النّار»(51)،«انّ المنافقین فى الدرك الاسفل من النّار»(52)
پيام ها
1- براى اثبات مطلب یا نفوذ بیشتر در مخاطب، مىتوان از چند نمونه و تجربه استفاده كرد. «كمثل الّذین من قبلهم... كمثل الشّیطان»
2- وسوسهها و تحریكات منافقان، نمونهاى از وسوسههاى شیطان است. «كمثل الّذین... كمثل الشّیطان»
3- شیطان، فقط دعوت به انحراف مىكند، این انسان است كه با اختیار خود، انحراف را مىپذیرد. «اكفر... فلما كَفَر»
4- شیطان، رفیق نیمه راه است. «اكفر فلما كفر قال انى برىءٌ»
5 - كار انسان بىدین به جایى مىرسد كه شیطان هم از او برائت مىجوید. «انّى برىءٌ منك»
6- شیطان و منافقان، خوف از خدا را توجیهى براى خلف وعده و یارى نكردن خود قرار مىدهند. «انّى اخاف اللّه» سرانجام نفاق و كفر، آتش جاودان است