ترجمه
اوست آن كه كسانى از اهل كتاب را كه كفر ورزیدند براى اولین بار از خانههایشان بیرون راند، با آنكه شما گمان نداشتید كه آنان (با داشتن آن همه قدرت، به آسانى) بیرون روند و خودشان گمان مىكردند كه قلعهها و حصارهایشان آنان را از قهر خدا مانع خواهد شد، امّا قهر خدا از جایى كه گمان نمىكردند بر آنان وارد شد و در دلهایشان ترس و وحشت افكند (به گونهاى كه) خانههاى خود را با دست خویش و با دست مؤمنان خراب مىكردند، پس اى صاحبان بصیرت عبرت بگیرید.
نکته ها
كلمه «حشر» به معناى جمع كردن و بیرون راندن از محل سكونت است.
«فاعتبروا» از واژه «عبر» به معناى عبور كردن از ظاهر و رسیدن به باطن است. كلمه «عبارت» به معناى عبور از لفظ و رسیدن به معناست و «تعبیر خواب»، عبور از ظاهر رؤیا به باطن آن است.
سه قبیله از یهودیان به نامهاى بنىنضیر، بنىقریظه و بنىقینقاع به مدینه هجرت كرده و در آن جا ساكن شدند و با پیامبر اكرمصلى الله علیه وآله پیمان عدم تعرض بستند، امّا بعد از جنگ احُد گروهى از آنان با مشركان مكّه همراه شد و علیه مسلمانان توطئه كردند، پیامبر آگاه گردید و با آنان برخورد كرد. یكى از بزرگان آنان به نام كعب بن اشرف كشته و میان یهودیان تزلزل ایجاد شد و به قلعهاى پناهنده شدند. مسلمانان با دستور پیامبر قلعه را محاصره كردند. بعد از چند روز محاصره و جنگ، یهودیان پذیرفتند كه از مدینه خارج شوند. آنها هنگام رفتن آن مقدار از اموالشان را كه توانستند را با خود بردند و آن مقدار كه نتوانستند مانند خانههاى خود را تخریب نمودند تا سالم به دست مسلمانان نیفتد.(4)
در قرآن، بارها ترس در دل دشمن، به عنوان یكى از امدادهاى الهى شمرده شده است، ازجمله: «قذف فى قلوبهم الرعب»، «ساُلقى فى قلوب الّذین كفروا الرعب»(5) «سنلقى فى قلوب الّذین كفروا الرعب»(6) آرى، ترس سبب فرار دشمن و پیروزى مسلمانان بدون خونریزى مىشود.
در حدیث مىخوانیم: سه لشكر براى یارى حضرت مهدىعلیه السلام مىآیند، لشكرى از فرشتگان، لشكرى از مؤمنان و ایجاد رعب و وحشت در دل دشمنان.(7)
اندیشه كردن و عبرت گرفتن یك عبادت است، چنانكه در روایات مىخوانیم: «كان اكثر عبادة ابىذر التفكر و الاعتبار»(8)، بیشترین عبادتِ ابوذر، اندیشیدن و عبرت آموختن بود.
نه مِهر الهى در انحصار محاسبات ما است، «یرزقه من حیث لایحتسب»(9) و نه قهر او. «فاتاهم اللّه من حیث لمیحتسبوا»
خداوند در دلها تصرّف مىكند. گاهى آرامش نازل مىكند: «أنزل السّكینة فى قلوب المؤمنین»(10) و گاهى ترس مىافكند. «قذف فى قلوبهم الرعب»
پيام ها
1- قهر خداوند نسبت به یهودیان پیمانشكن كافر، حكیمانه است. «العزیز الحكیم هو الّذى أخرج»
2- نشانه عزّت خداوند، تار و مار شدن یهودیان پیمان شكن و توطئهگر است. «العزیز الحكیم هو الّذى أخرج»
3- تمام پیروزىها را از او بدانیم. «هو الّذى أخرج الّذین كفروا...»
4- حساب توطئهگران اهل كتاب از حساب بقیه آنان جداست. «الّذین كفروامن أهل الكتاب»
5 - تبعید از وطن، یكى از مجارات الهى است. «هو الّذى أخرج... من دیارهم»
6- قدرت هیچكس و گروهى را پایدار ندانید. «ما ظننتم ان یخرجوا»
7- كیفر كسىكه از تعهّدات و پیمانهاى اجتماعى خارج مىشود، آن است كه از وطن خارج شود. «ان یخرجوا...»
8 - محاسبات و تجهزات كفّار در برابر اراده الهى، ناكارآمد و بىفایده است. «ظنوا انهم مانعتهم حصونهم»
9- در جنگ و جهاد با كفار، تمام محاسبات نباید بر اساس تجهیزات و امكانات مادى باشد. «فاتاهم اللّه من حیث لم یحتسبوا»
10- تخریب ساختمانهاى دشمن، در مواردى جایز است. «یخربون بیوتهم بایدیهم و أیدى المؤمنین»
11- آنجا كه اراده خدا باشد، دوست و دشمن دست به یك كار مىزنند. «یخربون بیوتهم بایدیهم و أیدى المؤمنین»
12- خداوند هم سبب ساز است و هم سبب سوز، ترس را سبب قرار مىدهد و دژها را از سببیّت مىاندازد. «قذف فى قلوبهم الرعب»
13- مطالعه تاریخ، سرگرمى نیست، وسیله عبرت است. «فاعتبروا...» تاریخ، گذرگاه است نه توقّفگاه.
14- استفاده از تاریخ، بصیرت مىخواهد. «فاعتبروا یا أولى الابصار»