ترجمه
و آنچه را خداوند از (اموال) آنان به رسولش باز گرداند (شما براى آن زحمتى نكشیده)، نه اسبى بر آن تاختید و نه شترى راندید، بلكه خداوند، پیامبران را بر هر كه بخواهد، مسلط مىسازد و خداوند بر هر چیزى قادر است.
نکته ها
«أفاء» از «فیئ» به معناى بازگشت است و مقصود، اموال و غنایمى است كه بدون جنگ و خونریزى، در اختیار رهبر مسلمانان قرار مىگیرد. شاید دلیل آنكه به آن «فیئ» گویند، این باشد كه اموال به صاحب اصلى خود كه اولیاى الهى هستند برمىگردد، زیرا خداوند تمام مواهب جهان را براى مؤمنان و پیش از آنان، براى پیامبران آفریده است و دیگران گرچه به صورت شرعى یا عرفى مالكند، ولى مالك اصلى، آن بزرگواران هستند.
«اوجفتم» به معناى تاختن با اسب و شتر است. «خَیل» یعنى اسب و «ركاب» یعنى شتر.
اموالى كه در اختیار مسلمانان قرار مىگیرد، چند نوع است:
الف) اموالى كه در جبهه از طریق جنگ به دست مىآید كه غنیمت نام دارد و مجاهدان مالك آن مىشوند ولى باید خمس آن را بدهند.
ب) اموالى كه بدون درگیرى و حمله بدست مىآید كه نام آن «فیئ» است و در این آیه حكم آن بیان شده است.
ج) اموالى مثل زمینهاى موات، كوهها، رودخانهها و نیزارها كه نامش انفال است و در اول سوره انفال حكم آن آمده است.
بر اساس این آیه، اموالى كه بدون تاخت و تاز نصیب مسلمانان مىشود، در اختیار پیامبر است، نه مجاهدان و پیامبر طبق صلاحدید خود كه در آیه بعد مىگوید، میان گروههایى تقسیم مىفرماید.
دستورات اسلام حكیمانه است، در آنجا كه با شركت در جبهه چیزى به دست آید، مالك مىشوند ولى در مواردى كه زحمتنكشیده مالى حاصل شود، مربوط به رهبر آسمانى است.
پيام ها
1- در مسائل مالى، حتى پیامبر اكرمصلى الله علیه وآله بدون اذن خدا دست به تصرف نمىزند. «ما افاء اللّه على رسوله»
2- تمام پیروزىها، از راه جنگ و جهاد نیست. «فما أوجفتم من خیل و لا ركاب»
3- سلطه اولیاى خدا، چون به اراده و فرمان اوست، ارزشمند است. «یسلّط رسله على من یشاء»
4- آنجا كه اراده الهى باشد، دژها و حصارها اثرى ندارند. «مانعتهم حصونهم... ولكن اللّه یسلط رسله على من یشاء»