ترجمه
(تا پایان زمان عدّه،) زنان را در همانجا كه خود سكونت دارید و در توانایى شماست، سكونت دهید و به آنان (از جهت مسكن و نفقه) آسیب نرسانید، تا كار بر آنان تنگ نمایید (و مجبور به ترك منزل شوند) و اگر باردار باشند، تا زمانى كه وضع حمل كنند نفقه آنان را بدهید. پس اگر نوزادان شما را شیر دادند مزدشان را بدهید و (درباره نوزاد) میان خود به نیكى مشورت و توافق كنید و اگر توافق به دشوارى كشید، زن دیگرى او را شیر دهد (و مرد براى نوزاد دایه بگیرد).
نکته ها
«أتمروا» از «ایتمار» به معناى پذیرش دستور یا مشورت است كه در واقع به معناى توافق و تفاهم بر انجام امرى است.
شاید دلیل آن كه در ایّام عدّه مسكن زن و مرد یكى است، بستر سازى براى رجوع و فراهم شدن زمینه آشتى باشد. به علاوه كه اخراج زن از خانه یا تهیه مسكن جداگانه نوعى توهین و تحقیر در حق زن است و نیز در جدایى تدریجى، پاى عقل و عاطفه و فكر و مشورت بیشتر از جدایى دفعى و یكباره به میان مىآید و امكان سازش فراهم مىشود.
این آیه به مسئله حفظ حقوق و حریم زن، حمل او، تغذیه كودك، شیربها و دایه گرفتن در صورت طلاق اشاره دارد.
در این آیه پنج فرمان آمده است كه تمام آنها فرامین عاطفى و عقلى بوده و بسترى براى بازگشت به زندگى است: «اسكنوهنّ، لاتضاروهنّ، فانفقوا علیهنّ، فاتوهنّ اجورهنّ، ائتمروا بینكم بالمعروف»
پيام ها
1- تأمین مسكن زن حتّى بعد از طلاق تا مدّتها بر عهده مرد است. «اسكنوهنّ»
2- مسكن زن مطلقه باید در همان مكانى باشد كه مرد در آن سكونت دارد. (جدایى و طلاق نباید سبب جدایى مسكن شود). «من حیث سكنتم»
3- مرد، حق ندارد براى صرفه جویى، انتقام و تحقیر، جاى نامناسبى را براى سكونت زن انتخاب كند و همسر مطلّقه را مجبور به سكونت در آن محل كند. «من حیث سكنتم»
4- در انتخاب مسكن، باید به سكینه و آرامش زن توجّه شود، نه آنكه فقط سرپناه داشته باشد. «اسكنوهنّ من حیث سكنتم» (تعبیر به مسكن كه از سكینه است به جاى بیت، دلالت بر همین معنا دارد.)
5 - ملاك در انتخاب مسكن از نظر كمیّت و كیفیّت، مقدار توانایى مرد است، نه میزان توقّع و تقاضاى زن. «من وجدكم»
6- مرد حق ندارد به همسرى كه طلاق داده هیچ ضررى برساند. «لاتضاروهنّ»
7- مرد حق ندارد براى همسرى كه طلاق داده هیچ گونه تنگنایى قرار دهد. «لتضیّقوهنّ»
8 - تأمین هزینه زنان باردار حتّى بعد از طلاق، واجب است. «فانفقوا علیهنّ حتّى یضعن حملهنّ»
9- زن مطلّقه مىتواند در برابر شیر دادن به طفل خود، از شوهر درخواست مزد نماید. «فاتوهنّ اجورهنّ»
10- شیر مادر حتّى در صورتى كه از شوهر مزد دریافت كند، بهتر از شیر دایه است. «فان ارضعن لكم فاتوهنّ اجورهنّ» ضمناً زنان مطلقه در شیر دادن مختارند. «فان ارضعن لكم»
11- مشورت زن و مرد به قدرى ارزش دارد كه حتّى در شرایط جدایى، اسلام به آن سفارش كرده است. «وائتمروا بینكم»
12- در همه مسایل خانوادگى، ملاك پذیرش عرف و عقل است. «فامسكوهنّ بمعروف، فارقوهن بمعروف...، وائتمروا بینكم بالمعروف»
13- مشورت لازم است، گرچه همیشه و همه جا نتیجه نمىدهد. «و ان تعاسرتم»
14- اگر زن و مرد به توافق نرسیدند، نباید حقوق طفل معطل بماند. «فسترضع له اُخرى»
15- شیر مادر براى طفل اولویّت دارد و انصراف از آن در صورتى است كه انسان در تنگنا قرار گیرد. «و ان تعاسرتم فسترضع له اُخرى»
16- زن حق ندارد اجرت شیر دادن را به قدرى بالا ببرد كه مرد در تنگنا قرار گیرد و اگر چنین كند، مرد آزاد است كه دایه بگیرد. «و ان تعاسرتم فسترضع له اُخرى»
17- در تصمیمگیرىهاى خانوادگى باید حقوق نوزاد و كودك حفظ شود:
الف) تا مادامى كه كودك در شكم است، پدر هزینه او را بدهد.
ب) بعد از تولد مادر به او شیر بدهد.
ج) پدر هزینه شیربها را به مادر بپردازد.