ترجمه
و خداوند براى كسانى كه ایمان آوردهاند، به همسر فرعون مثل زده است. آن گاه كه گفت: پروردگارا! براى من نزد خویش در بهشت خانهاى بساز و مرا از فرعون و كردار او نجات بده و مرا از گروه ستمگر رهایى بخش.
نکته ها
در آیات قبل، دو نمونه زن بد (همسر نوح و لوط) معرّفى شد و در آیات 11 و 12، دو نمونه زن خوب معرّفى مىشود. (همسر فرعون و حضرت مریم)
هنگامى كه آسیه، (همسر فرعون) معجزه حضرت موسى را دید، به او ایمان آورد و فرعون، به كیفر این كار، دست و پایش را به زمین میخكوب كرد و او را زیر آفتاب سوزان قرار داد. هنگامى كه آسیه آخرین لحظههاى عمر خود را مىگذرانید، دعایش این بود، «ربّ ابن لى عندك بیتاً فى الجنّة»(39)
لازم نیست الگو، پیامبر یا امام معصوم باشد و لازم نیست سابقه توحیدى داشته باشد. زن فرعون، نه معصوم بود و نه موحّد، بلكه با دیدن معجزه موسى ایمان آورد.
در معرّفى الگو و تجلیل از شخصیتها، فرقى میان زن و مرد نیست. قرآن به پیامبرش دستور مىدهد كه یاد ابراهیم را زنده نگه دار: «واذكر فى الكتاب ابراهیم»(40) و یادآور مریم باش: «واذكر فى الكتاب مریم»(41) چنانكه در این آیه، همسر فرعون را معرّفى مىكند. «ضرب اللّه مثلاً للّذین آمنوا امرائة فرعون»
سیماى همسر فرعون
1. محیطزده نبود و جامعه شخصیّت او را نساخته بود. او با منطق در برابر رژیمى فاسد ایستاد.
2. زرق و برق زده نبود و به تمام مظاهر دنیوى پشت كرد و از كاخ و رفاه و مادیات گذشت.
3. فضاى سكوت و خفقان را شكست.
4. صبور بود و زیر شكنجه جان داد و به شهادت رسید، ولى از راه و مكتبش دست بر نداشت.
5. حامى رهبر معصوم زمان خود، حضرت موسى بود.
6. بلند همّت بود. او به كمتر از بهشت و قرب خدا قانع نبود.
7. شهامت داشت و تهدیدات فرعون در او أثر نگذاشت.
8. رضاى خالق را بر رضاى خلق مقدم داشت.
9. منطق و عقل و وحى را بر مسایل خانوادگى ترجیح مىداد.
10. با نهى از منكر خود كه گفت: «لاتقتلوه»(42) موسى را در كودكى از مرگ نجات داد.
همسر فرعون ثابت كرد بسیارى از شعارهایى كه در طول زمان، جزو فرهنگ مردم شده، غلط است و باید آن را عوض كرد.
مىگویند: خواهى نشوى رسوا، هم رنگ جماعت شو، امّا او گفت: من هم رنگ جماعت نمىشوم و رسوا هم نمىشوم.
مىگویند: یك دست صدا ندارد، امّا او ثابت كرد كه یك نفر نیز مىتواند موج ایجاد كند.
مىگویند: زن شخصیّت مستقل ندارد، امّا او ثابت كرد زن در انتخاب راه مستقل است.
مىگویند: با مشت نمىشود به جنگ درفش رفت، امّا او ثابت كرد حق ماندنى است و اگر مشت روى آهن اثر ندارد، روى افكار عمومى در تاریخ اثر دارد.
مىگویند: با یك گل بهار نمىشود، امّا او ثابت كرد اگر خدا بخواهد با یك گل بهار مىشود.
مىگویند: فلانى نمك خورد و نمكگیر شد، همسر فرعون نان و نمك فرعون را خورد، ولى از عقیده او متنفّر بود و مىگفت: «نجّنى من فرعون» خدایا! مرا از فرعون نجات بده.
انواع خانوادهها در قرآن
1. زن و شوهرى كه همفكر و همگام در كار خیر هستند. (همچون حضرت على و حضرت زهراعلیهما السلام) «یطعمون الطعام»(43)
2. زن و شوهرى كه در خباثت همفكر و همگام هستند. (ابولهب و همسرش) «تبت یدا ابى لهب... وامرأته حمّالة الحطب»
3. خانوادهاى كه مرد خوب، امّا زن بد است. (زن لوط و نوح) «كانتا تحت عبدین... فخانتاهما»(44)
4. خانوادهاى كه مرد بد، امّا همسر خوب است. (زن فرعون) «مثلاً للّذین آمنوا امرأة فرعون»
پيام ها
1- زن مىتواند الگوى مردان تاریخ شود. «ضرب اللّه مثلاً للّذین آمنوا امرأة فرعون»
2- مقایسه الگوها، از روشهاى تربیت است. «مثلاً للّذین كفروا... مثلاً للّذین آمنوا»
3- فشار محیط و جامعه، وابستگى اقتصادى، زن بودن، تقاضاى همسر و ترس از آوارگى، هیچ كدام دلیل بى دینى نمىشود. «ضرب اللّه مثلاً للّذین آمنوا امرائة فرعون...»
4- براى اتمام حجت، یك نمونه هم كافى است. «ضرب اللّه مثلاً... امرائة فرعون»
5 - حرف اول را اراده انسان مىزند، نه چیز دیگر. «ضرب اللّه مثلاً... امرائة فرعون»
6- مبارزه با طاغوت، با دعا منافاتى ندارد. «ربّ... نجّنى من فرعون»
7- نجات از طاغوت، پشتوانه معنوى لازم دارد. «ربّ.. نجّنى من فرعون»
8 - مهمتر از بهشت، قرب معنوى به خداست. «ربّ ابن لى عندك...»
9- ایمان سبب تنفّر از ستمگران است. زن فرعون به خاطر ایمانى كه داشت از تمام رفتارهاى فرعونى متنفر بود. «نجّنى من فرعون و عمله»
10- اطاعت زن از مردم در عقیده لازم نیست، بلكه گاهى باید موضع بگیرد. «نجّنى من فرعون»
11- روابط خانوادگى مرز دارد و همین كه به انحراف و كفر رسید باید تغییر كند. «نجّنى من فرعون»
12- تبرّى از كفر، شرط ایمان است. «نجّنى من فرعون و عمله»
13- ابراز تنفّر و انزجار از دیگران، باید ملاك و معیار عقلى و شرعى داشته باشد. «من فرعون... من القوم الظالمین»