ترجمه
چشمها او را در نمىیابد، ولى او چشمها را در مىیابد و او نامرئى و دقیق و باریك بین و آگاه است.
نکته ها
كلمهى «بَصَر» هم به معناى چشم است و هم به معناى بصیرت. [429] بنابراین آیه را مىتوان چنین معنا كرد: نه چشم ظاهرى، خداوند را مىبیند و نه دل به عمق معرفت او راهى دارد.
«لطیف» چند معنى دارد: 1- آنكه عطاى خود را كم بشمارد و طاعت مردم را بسیار،
2- دقیق، رسیدگى پنهانى به امور و باریك بینى، 3- خالق اشیاى ظریف و ناپیدا.
4- اهلمدارا و رفاقت، 5 - پاداش دهندهى اهل وفا و بخشایندهى اهل جفا.
امام رضاعلیه السلام فرمود: «لایقع الاوهام و لایُدرك كیف هو»، افكار و اوهام بر خداوند احاطه ندارد و ذات او آنگونه كه هست قابل ادراك نیست. [430]
خداوند، هرگز دیدنى نیست. همین كه حضرت موسى از زبان مردم درخواست دیدن خدا را نمود، پاسخ شنید: «لَن تَرانِى» [431] هرگز مرا نخواهى دید. برخى از اهلسنّت گفتهاند: خدا در قیامت دیده مىشود و به آیاتى همچون «الى ربّها ناظِرَة» [432] استدلال مىكنند. [433] غافل از آنكه خداوند، جسم و مادّه نیست و مراد از نظر به خداوند، نگاه با چشم دل است، زیرا دیدن با چشم، در جایى است كه چیزى داراى جسم، مكان، محدودیّت، رنگ و... باشد و همهى اینها نشانهى نیاز و عجز است كه خداوند از این نقصها مبرّا مىباشد.
امام على علیه السلام مىفرماید: نه تنها چشم او را نمىبیند، بلكه وهم و فكر نیز نمىتواند بر او احاطه پیدا كند. [434] سعدى در ترسیم این مطلب مىگوید:
اى برتر از خیال و قیاس و گمان و وهم
و از آنچه گفتهاند و شنیدیم و خواندهایم
مجلس تمام گشت و به آخر رسید عمر
ما همچنان در اوّل وصف تو ماندهایم
مراد از جملهى «یدرك الابصار»، علم او به دیدههاى انسان است، مانند «سمیع» و «بصیر» كه به معناى علم او به شنیدنىها و دیدنىهاست.
پيام ها
1- خداوند، جسم مادّى نیست. «لاتدركه الابصار»
2- هیچ كس از ذات خداوند آگاه نیست. «هو اللطیف»
3- هیچ پرده و مانعى جلوى علم خدا را نمىگیرد. «هواللطیف الخبیر»
4- با اینكه زشتىهاى ما را مىداند باز هم به ما لطف دارد. «وهو اللطیف الخبیر»
5 - خداوند به همهى لطائف و رموز هستى آگاه است. «هواللطیف الخبیر»