ترجمه
و مشركان (به پندار خویش) گفتند: اینها، دامها و كشتهایى ممنوع است، كسى نخورد مگر آن (خادمین بتكدهها) كه ما بخواهیم. و چهارپایانى است كه (سوار شدن بر) پشت آنها حرام است و چهارپایانى كه نام خدا را (هنگام ذبح) بر آن نمىبرند (این احكام را) به دروغ به خدا نسبت مىدادند. خداوند به زودى آنان را به كیفر آنچه به او افترا مىبستند جزا خواهد داد.
نکته ها
«حِجْر» به معناى منع است و «تحجیر» یعنى منطقهاى را سنگچین كردن و مانع شدن از ورود دیگران براى تصاحب آن. «حِجر اسماعیل» نیز جایى است كه با دیوار سنگى جدا شده است. عقل را هم «حِجر» گویند، چون انسان را از زشتىها باز مىدارد. «هل فى ذلك قسم لِذى حِجر» [487]
در دو آیهى قبل، عقائد خرافى مشركان دربارهى سهم خدا و بتها از كشاورزى و چهارپایان مطرح بود. در این آیه چگونگى مصرف سهم بتها بیان شده كه احدى حقّ استفاده ندارد، مگر خادمین بتها و بتكدهها.
با توجّه به این آیه، مشركان چهار انحراف داشتند: 1- ممنوع شمردن بعضى از چهارپایان. 2- ممنوع شمردن بعضى از محصولات كشاورزى. 3- ممنوع كردن سوارى برخى از چهارپایان. 4- نبردن نام خدا به هنگام ذبح حیوانات.
قرآن، هدف آفرینش چهار پایان را سوار شدن بر آنها و مصرف از گوشت آنها مىداند: «جعل لكم الانعام لتركبوا منها و منها تأكلون» [488] و تحریم بهرهبردارى از چهارپایان را، از بدعتهاى جاهلى مىشمرد كه در آیه 103 سورهى مائده نیز بیان شده است.
اسلام، آیین جامعى است كه حتّى انحراف در بهرهگیرى از حیوانات را هم تحمّل نمىكند. وقتى قرآن، از بىمصرف ماندن حیوان وتحریم سوارشدن بر آن نكوهش مىكند، به طریق اولى از بىمصرف ماندن انسانها، منابع، سرمایهها واستعدادها بیشتر نكوهش مىكند.
پيام ها
1- احكام دین باید منسوب به خدا باشد، نه بر پایهى گمان، خیال، قیاس و استحسان. «قالوا... بزعمهم... افتراءً علیه»
2- مبارزه با خرافات، یكى از وظایف اصلى پیامبران است. «افتراء علیه سیجزیهم»
3- تحریم حلالها و تحلیل حرامها، افترا بر خداست. «هذه انعام و حرث حجر... افتراء»
4- بدعتگذاران، در انتظار كیفر قوانین موهوم خود باشند. «سیجزیهم»