ترجمه
بگو: همانا من از طرف پروردگارم بر دلیل آشكارى هستم، ولى شما آن را دروغ پنداشتید. آنچه را شما (از عذاب الهى) با شتاب مىطلبید به دست من نیست فرمان جز به دست خدا نیست كه حقّ را بیان مىكند و او بهترین (داور و) جدا كنندهى حقّ از باطل است.
نکته ها
«بیّنة» ازكلمهى «بینونة» (جدایى)، به دلیلى گفته مىشود كه به طور كامل و روشن، حق و باطل را از هم جدا مىكند. دلائل و معجزات پیامبران، نه ثقیل بود نه مبهم، همه مىفهمیدند و اگر لجاجت نمىكردند، از جان و دل مىپذیرفتند، به همین خاطر پیامبران خود را داراى «بیّنه» معرّفى مىكردند.
كفّار مىگفتند: اگر راست مىگویى، چرا قهر خدا بر ما نازل نمىشود؟ «تستعجلون به» نظیر آیهاى كه مىگفتند: اگر این مطلب راست است، خدایا بر ما سنگ بباران، «فامطر علینا حجارةً من السماء» [354] «استعجال» و عذاب خواهى در اقوام دیگر هم بوده و به حضرت هود و صالح و نوح هم مىگفتند: اگر راست مىگویى عذاب موعود را سریعاً براى ما بیاور. «فَاتِنا بما تَعدُنا» [355]
پيام ها
1- دعوت انبیا بر اساس «بینه» است، نه خیال و تقلید كوركورانه «على بیّنة»
2- اعطاى بیّنه به پیامبر، پرتوى از ربوبیّت خداوند است. «بیّنة من ربّى»
3- انبیا باید بیّنهى الهى داشته باشند، نه آنكه طبق تقاضاى روزمرّهى مردم كار كنند. «بیّنة من ربّى» (قرآن، بیّنه و دلیل روشن وگواه حقانیّت پیامبرصلى الله علیه وآله است)
4- پیامبر اسلام بر قرآن كه بیّنهى اوست، احاطهى كامل دارند. («على بیّنة» به معناى استعلا و احاطه بر مفاهیم قرآن است)
5 - كافران، بیّنهى پیامبر را تكذیب مىكنند، ولى انتظار دارند او از هواهاى نفسانى آنان پیروى كند. «لا اتّبع اهوائكم - كذّبتم به»
6- با بهانه جویان، صریح حرف بزنید. «ما عندى»
7- پیامبر، تنها فرستادهاى همراه با منطق و بیّنه است و نظام هستى به دست خداست. (با تقاضاى نزول سریع قهر الهى از پیامبر، قلع و قمع خود یا نابودى هستى را نخواهید). «ما تستعجلون به»
8 - آیه، هم تهدید كافران است، هم دلدارى پیامبر. «و هو خیرالفاصلین»