ترجمه
و گنجینههاى غیب، تنها نزد خداست و جز او كسى آن را نمىداند و آنچه را در خشكى ودریاست مىداند، وهیچ برگى از درخت نمىافتد جز آنكه او مىداند و هیچ دانهاى در تاریكىهاى زمین وهیچ تر وخشكى نیست، مگر آنكه (علم آن) در كتاب مبین ثبت است.
نکته ها
«مفاتح»، یا جمع «مِفتَح» به معناى گنجینه و خزانه است، یا جمع «مِفتاح» به معناى كلید است، ولى معناى اوّل مناسبتر است. [356]
كلمهى تر و خشك، كنایه از همهى چیزهایى است كه مقابل همند، مثل مرگ و حیات، سلامتى و مرض، فقر و غنا، نیك و بد، مجرّد و مادّى. این مطلب در آیهى «و كلّ شىء أحصیناه فى امامٍ مُبین» [357] نیز بیان شده است.
شاید مراد از سقوط برگها، حركات نزولى و مراد از دانههاى در حال رشد زیر زمین، حركات صعودى باشد. [358]
پيام ها
1- دلیل آنكه عذاب عجولانهاى كه كفّار تقاضا مىكنند فرا نمىرسد، علم خداوند به اسرار هستى است. «ما تستعجلون... و عنده مفاتح الغیب»
2- احكام الهى بر اساس آگاهى او بر غیب و شهود است. «اِنِ الحُكم الاّ للّه - و عنده مفاتح الغیب»
3- دامنهى علم غیب، گستردهتر از علوم عادّى است. (زیرا قرآن درباره آن تعبیر انحصارى دارد.) «لا یعلمها الاّ هو»
4- بر خلاف كسانى كه مىگویند خداوند تنها به كلیّات علم دارد، خداوند به همه چیز دانا و از همهى جزئیّات هستى آگاه است. پس باید مواظب اعمال خود باشیم. «لا تسقط من ورقة...»
5 - جز خداوند، هیچكس از پیش خود علم غیب ندارد. «و عنده مفاتح الغیب لایعلمها الاّ هو»
6- در جهان، مركزیّتى براى اطلاعات وجود دارد. «فى كتاب مبین»
7- نظام هستى، طبق برنامهى پیش بینى شدهاى طراحى شده است. «كتاب مبین»