ترجمه
و هرگاه كسانى را دیدى كه در آیات ما (به قصد تخطئه،) كندوكاو مىكنند، از آنان روى بگردان تا (مسیر سخن را عوض كرده) وارد مطلب دیگرى شوند واگر شیطان تو را به فراموشى انداخت، پس از توجّه، (دیگر) با این قوم ستمگر منشین.
نکته ها
«خوض» به معناى كندوكاو وگفتگو به قصد تمسخر و تحقیر است، نه براى فهم و درك حقیقت. [375]
«بعد الذّكرى» ممكن است به معناى تذكّر دادن دیگرى، یا به معناى متذكّر شدن خود انسان باشد.
سؤال: پیامبران الهى معصوم هستند، پس چگونه در آیه سخن از نفوذ شیطان در پیامبر مطرح شده است؟ «ینسینّك الشیطان»
پاسخ: تأثیر شیطان در به فراموشى كشاندن، مسألهاى فرضى است، مثل آیهى «لئن اَشركتَ لیحبطنّ عملك» [376] یا آیه «ولو تقوّل علینا بعض الاَقاویل» [377] یعنى اگر مشرك شوى، یا اگر به ما نسبتى ناروا بدهى، نه اینكه چنین شده است.
و ممكن است مراد اصلى آیه، پیروان پیامبرند، نه خود ایشان، همان گونه كه در فارسى ضربالمثلى است كه «به در مىگوییم كه دیوار بشنود».
مشابه این مطلب، در سورهى نساء آیه 140 نیز آمده است: «اذا سمعتم آیات اللَّه یكفر بها و یستهزأ بها فلا تقعدوا معهم حتّى یخوضوا فى حدیث غیره...» اگر شنیدید كه به آیات الهى كفر مىورزند یا مسخره مىكنند با آنان منشینید تا سخن را عوض كنند.
در روایات متعدّدى از پیامبر صلى الله علیه وآله و ائمّه معصومین علیهم السلام از همنشینى با اهل گناه، یا شركت در جلسهاى كه گناه مىشود و انسان قدرت جلوگیرى از آن را ندارد نهى شده است، حتّى اگر آنان از بستگان انسان باشند. حضرت على علیه السلام به فرزندش وصیّت كرد: خداوند بر گوش واجب كرده كه راضى به شنیدن گناه و غیبت نشود. [378]
رسول خداصلى الله علیه وآله با استناد به این آیه فرمودند: كسى كه ایمان به خدا و روز قیامت دارد، در مجلسى كه در آن امامى سبّ مىشود و یا از مسلمانى عیبجویى مىگردد نمىنشیند. [379]
حضرت على علیه السلام «مجالسة الاشرار تورث سوء الظنّ بالاخیار» همنشینى با بدان، سبب سوء ظنّ به نیكان مىشود. [380]
پيام ها
1- غیرت و تعصّب دینى خود نسبت به مقدّسات را به دشمنان نشان دهید. «اذا رأیت الّذین یخوضون فى آیاتنا فأعرض عنهم»
2- اعراض از بدىها ومبارزهى منفى با زشتكاران، یكى از شیوههاى نهى از منكر است. «فأعرض عنهم»
3- توجّه و گوش دادن به سخنان باطل (و دیدن و خواندن كتب و برنامههاى گمراهكننده) نكوهیده است. [381] «یخوضون فى آیاتنا فأعرض عنهم» البتّه در مواردى كه براى آگاهى و ردّ و پاسخ دادن توسط اهل فن باشد، منعى ندارد.
4- به جاى هضم شدن در جامعه، یا گروه و مجلس ناپسند، وضع آن را تغییر دهید. «حتّى یخوضوا فى حدیث غیره»
5 - اعلام برائت ومحكوم كردن لفظى كافى نیست، باید به شكلى برخورد كرد. «فاعرض... فلاتقعد»
6- مجالست با ظالمان نارواست، پس پرهیز كنیم. «فلا تقعد»
7- شرط تكلیف، توجّه و آگاهى است. «اِمّا ینسینّك الشّیطان» (فراموشى، عذر پذیرفتهاى است)
8 - سخن گفتن به ناحقّ دربارهى آیات قرآن، (از طریق استهزا، تفسیر به رأى، بدعت و تحریف) ظلم است. «الظالمین»