ترجمه
و اینگونه ملكوت آسمانها و زمین را به ابراهیم نشان دادیم تا (یقین پیدا كند و) از اهل یقین باشد.
نکته ها
دربارهى ملكوت، بزرگان سخنانى گفتهاند كه برخى را در اینجا نقل مىكنیم:
كلمهى «ملكوت» از «ملك» است و «واو» و «تاء» براى تأكید و مبالغه به آن افزوده شده است. ملكوت آسمانها یعنى مالكیّت مطلق و حقیقى خداوند نسبت به آنها و مشاهده ملكوت یعنى مشاهده اشیا از جهت انتساب آنها با خداوند. دید ملكوتى یعنى درك توحید در هستى و باطل بودن شرك. [395]
عوالم هستى به چهار بخش تقسیم شده است: لاهوت (عالم الوهیّت كه جز خدا كسى از آن آگاه نیست)، جبروت (عالم مجرّدات)، ملكوت (عالم اجسام) و ناسوت (عالم كون و فساد و تغییر و تحوّلات). [396]
عالم ملكوت، عالم اسرار و نظم و شگفتىها و جهان غیب است. [397]
ملكوت آسمانها، عجایب آنها است. [398]
ابراهیم با دیدن ملكوت آسمانها و زمین، بیشتر با سنّت، خلقت، حكمت و ربوبیّت الهى آشنا شد. به فرمودهى امام باقر علیه السلام خداوند به چشم ابراهیمعلیه السلام، قدرت و نورى بخشید كه عمق آسمانها و عرش و زمین را مشاهده مىكرد. [399]
استدلال محكم و برخورد علمى با دیگران، نیازمند ایمان قلبى است. حضرت ابراهیم هم پس از یقین، «لیكون من الموقنین» وارد استدلال مىشود كه در آیات پس از این مىآید. [400]
حرف واو در جملهى «ولیكون من الموقنین» رمز آن است كه دید ملكوتى چند هدف داشته كه یكى از آن اهداف، به یقین رسیدن حضرت ابراهیم بوده است.
پيام ها
1- آنكه حقّ را شناخت و به آن دعوت كرد و از چیزى نهراسید، خداوند «دیدِ ملكوتى» به او مىبخشد. (همچون حضرت ابراهیم، به مقتضاى آیه قبل) «و كذلك نُرِى ابراهیم ملكوت...» آرى، یك جوان هم مىتواند با رشد معنوى، به دید ملكوتى دست یابد. چون طبق تفاسیر متعدّد، ابراهیم در آن زمان نوجوان بود.
2- انبیا، از هدایت ویژهى خداوند برخوردارند. «و كذلك نُرِى ابراهیم»
3- یقین، عالىترین درجهى ایمان است. «و لیكون من الموقنین»
4- به یقین رسیدن، نیاز به امداد الهى دارد. «نُرِى... الموقنین»