ترجمه
پس (بار دیگر) چون ماه را در حال طلوع و درخشش دید، گفت: این پروردگار من است. پس چون غروب كرد، گفت: اگر پروردگارم مرا هدایت نكرده بود، قطعاً از گروه گمراهان مىبودم.
نکته ها
كلمهى «بازغ» از «بزغ»، به معناى شكافتن وجارى ساختن خون است. امّا در اینجا گویا طلوع خورشید و ماه، پردهى تاریكى شب را مىشكافد و سرخى كم رنگى در اطراف خود پدید مىآورد. [401]
ابراهیم علیه السلام هم با ستاره پرستان برخورد كرد، هم با ماه و خورشید پرستان. [402] به گفتهى بسیارى از مفسّران، گفتگوى حضرت ابراهیم با مشركین منطقهى بابل بود.
انسان در هر فرضیهاى كه به بن بست رسید، باید بدون لجاجت، مسیر را عوض كند. بر خلاف مشهور كه مىگویند: مرد آن است كه روى حرف خود بایستد و پافشارى كند، این آیه به ما مىگوید: مرد آن است كه حرفش «حقّ» باشد، گرچه با تغییر موضع باشد.
پيام ها
پیامهاى 1 و 2 و 3 آیهى قبل، در اینجا نیز موضوعیّت دارد.
4- در انتقاد، باید از روش گام به گام بهره گرفت. در آیهى قبل فرمود: من «آفلین» را دوست ندارم. ولى اینجا مىفرماید: پرستش ماه، انحراف و ضلالت است.
5 - در راه شناخت، باید به فیض و هدایت الهى تكیه كرد و بدون آن، نمىتوان به سرچشمهى زلال معارف رسید. [403] «لئن لم یهدنى ربّى»
6- در درون انسان، گمشدهاى است كه گاهى در پیدا كردن آن، سراغ مصداقهاى گوناگون (و گاهى انحرافى) مىرود. «هذا ربّى» در دو آیه پىدرپى آمده است.
7- انبیا هم به هدایت الهى نیازمندند. «لئن لم یهدنى ربّى»
8 - هدایتگرى از شئون ربوبیّت است. «یهدنى ربّى»