ترجمه
كسانى كه ایمان آورده و ایمانشان را به ستم و شرك نیالودند، آنانند كه برایشان ایمنى (از عذاب) است و آنان هدایت یافتگانند.
این (نوع استدلال) حجّت ماست كه در برابر قومش به ابراهیم دادیم، هر كس را كه بخواهیم (و شایسته بدانیم) به درجاتى بالا مىبریم. همانا پروردگارت حكیم و داناست (و بر اساس علم و حكمت مقام انسانها را بالا مىبرد).
نکته ها
آیات قبل دربارهى توحید و شرك بود و این آیات به منزلهى جمعبندى آیات گذشته است، چنانكه امام علیه السلام فرمود: مراد از ظلم در این آیه شرك است. [406]
در بعضى روایات مراد از ظلم را شك و تردید گرفتهاند. [407] البتّه شك گاهى غیر اختیارى و مقدّمهى تحقیق است، ولى گاهى جنبه بهانه و تشكیك دارد كه این نوع دوّم، ظلم است. [408]
امام باقر علیه السلام فرمود: این آیه درباره حضرت على علیه السلام نازل شد كه لحظهاى در طول زندگى به سراغ شرك نرفت. [409]
كلمهى «لبس» به معناى پوشاندن است. بنابراین ایمان چون فطرى است، نابود شدنى نیست بلكه غبارهایى آن را مىپوشاند.
پيام ها
1- آفت ایمان، ظلم و شرك و به سراغ رهبران غیر الهى رفتن است. «آمنوا و لمیلبسوا ایمانهم بظلم»
2- حفظ ایمان، مهمتر از خود ایمان است. «لمیلبسوا ایمانهم بظلم اولئك لهم الامن»
3- امنیّت و هدایت واقعى، در سایهى ایمان و عدالت است. «آمنوا... لهم الأمن و هم مهتدون» (نه مؤمنانِ ظالم، هدایت یافتهاند و نه عدالتخواهان بىایمان)
4- تا ایمان خالص نباشد، دلهره است. «و لم یلبسوا...بظلم...لهم الأمن»
5 - علم و حكمت دو شرط لازم براى تدبیر و مدیریّت است. «اِنّ ربّك حكیم علیم» (با توجّه به اینكه كلمه «ربّ» در لغت به معناى مدیر و مربّى آمده است)
6- موحّدى كه با برهان و دلیل در برابر انحرافهاى جامعه بایستد، داراى درجاتى است. «درجات»
7- درجات الهى، حكیمانه به افراد داده مىشود. «نرفع درجات ... حكیم»