ترجمه
به فرستادههاى پى در پى سوگند.
پس به طوفانهاى سهمگین (سوگند).
به نشردهندگانى (كه حق را به نیكویى) نشر مىدهند سوگند.
پس آنان كه به طور كامل (بین حق و باطل) فرق مىگذارند.
پس به القا كنندگان ذكر (و وحى به پیامبران).
براى (رفع) عذر یا هشدار و انذار.
همانا آنچه وعده داده مىشوید، واقع شدنى است.
نکته ها
كلمه «عُرف» به معناى پى در پى است و به یال اسب كه موهاى ردیف دارد، عُرْف گویند. این واژه به معناى نیك و پسندیده نیز آمده و كلمهى «معروف» از آن است.
براى امورى كه در پنج آیه اول این سوره به آنها سوگند یاد شده، یعنى «المرسلات، العاصفات، الناشرات، الفارقات و الملقیات»، سه تفسیر بیان شده است:
الف: برخى از مفسران عقیده دارند مراد از آنها انواع بادها و طوفانها است؛(247)
ب: برخى عقیده دارند كه مراد از آنها انواع فرشتگان است؛(248)
ج: برخى عقیده دارند كه آیات اول و دوم مربوط به باد و طوفان و آیات سوم تا پنجم مربوط به فرشتگان است و این تفكیك به خاطر نوع حرف عطف است، زیرا حرف «واو» در اول آیه نشانه جدایى و حرف «فاء» در اول آیه نشانه اتصال است.
«العاصفات» جمع «عاصف» به معناى باد شكننده و سخت است، چنانكه در آیه 12 سوره یونس مىخوانیم: «ریح عاصف» و كلمه «عصف» به معناى تندباد است، مانند: «كعصفٍ مأكول»(249)، «والحبّ ذو العصف»(250)
اگر مراد از «عاصفات» را فرشتگان بدانیم، معناى آیه چنین است كه فرشتگان، فرمان الهى را با شدّت و سرعت انجام مىدهند. نظیر آیاتى كه مىفرماید: «یفعلون ما یؤمرون»(251) و یا «هم بامره یعملون»(252).
در كنار هم آمدن سوگند به بادها و فرشتگان، شاید به خاطر شباهت میان باد و فرشته باشد، از این نظر كه هر دو لطیف و سریعاند و در آفرینش و تدبیر امور نقش دارند.
كلمه «ملقیات» به صورت جمع آمده است، شاید به خاطر آن كه گاهى فرشتگان دیگرى همراه فرشته وحى یعنى جبرئیل نازل مىشوند و شاید به خاطر آن باشد كه گاهى فرشته و گاهى افراد و امور دیگر وسیله تذكر انسان شده و مسایلى را به انسان القا مىكنند.
خداوند متعال باید حجّت را بر مردم تمام كند و جلوى بهانهها و عذرتراشىها را بگیرد. «عذراً». در آیه 134 سوره طه نیز مىخوانیم: اگر قبل از آمدن انبیا مردم را هلاك كنیم، عذر خواهند آورد و مىگویند: چراپیش از این پیامبرى نفرستاد تا ما از او پیروى كنیم و گرفتار نشویم.
در صفات سه گانه ناشرات، فارقات و ملقیات یك سیر طبیعى وجود دارد. یعنى ابتدا باید فرشتگانى معارف را گسترش دهند: «الناشرات»، سپس در سایه آن، حق و باطل و حلال و حرام از هم جدا شوند: «الفارقات» و به دنبال آن، ذكر القا شود. «فالملقیات ذكراً»(253)
پيام ها
1- آنچه از جانب خداوند فرستاده مىشود، مقدّس و قابل سوگند خوردن است. «والمرسلات»
2- الطاف خداوند، دائمى و مستمر است.(254) «والمرسلات عرفا»
3- آنچه از جانب خداوند نازل مىشود، خیر است.(255) «والمرسلات عرفا»
4- در نظام آفرینش، حتّى وزش باد به طور تصادفى نیست، بلكه آفریدگار جهان، آن را مىفرستد. «المرسلات»
5 - مأموریّتهاى مهم، باید به سرعت انجام شود. «عصفاً»
6- در جهانبینى الهى، نرمى و سختى هر كدام به جاى خود ارزشمند است. «عرفاً... عصفاً»
7- توسعه و گسترش به معناى نادیده گرفتن اصول و چارچوب نیست. «والناشرات نشراً فالفارقات فرقاً»
8 - در نظام هستى كارها تقسیم شده و هر كارى به فرد یا گروهى سپرده شده و این رمز مدیریّت موفق است. «المرسلات، الناشرات، الفارقات»
9- در نظام الهى، تكوین و تشریع در كنار یكدیگرند. «والمرسلات... فالملقیات ذكراً»
10- در مأموریّتهاى ارشادى باید مطلب به مخاطبان تفهیم شود. «فالملقیات ذكراً»
11- هرگونه ذكر، الهام، علم و خطور حق از سوى خداوند است. «فالملقیات ذكراً»
12- خداوند با تفاوتهایى كه میان حق و باطل قرار داده، هم اتمام حجّت كرده است: «عذراً» و هم هشدار مىدهد. «نُذراً»
13- در مأموریّتهاى ارشادى، باید راه بهانهجویى مسدود شود. «عذراً او نذراً»
14- براى امور مهم همچون وقوع قیامت، سوگندهاى متعدّد مفید و راهگشا است. «والمرسلات، فالعاصفات، والناشرات، فالفارقات، فالملقیات، انّما توعدون لواقع»
15- انسان در مورد قیامت، دائماً نیاز به تذكّر و یادآورى دارد. «فالملقیات ذكراً... انّما توعدون لواقع»
توضيحات
سیماى سوره مرسلات
این سوره پنجاه آیه دارد و در مكّه نازل شده است.
نام سوره برگرفته از آیه اول است كه با «مرسلات» آغاز شده است و مراد از آن، فرشتگانى هستند كه از سوى خداوند براى انجام امور مختلف، فرستاده مىشوند.
این سوره نظیر سورههاى انبیاء(234)، قمر(235)، حج(236)، واقعه(237)، حاقّه(238)، قیامت(239)، نباء(240)، تكویر(241)، انفطار(242)، انشقاق(243)، غاشیة(244)، قارعه(245) و زلزال(246) با آیات مربوط به معاد شروع شده است.
چنانكه مانند سورههاى فاطر، ذاریات و نازعات با سوگند به فرشتگان آغاز شده است.
در این سوره، آیه «ویل یومئذ للمكذّبین» ده مرتبه تكرار شده، همان گونه كه در سوره الرّحمن آیه «فباىّ آلاء ربّكما تكذّبان» ودر سوره قمر آیه «فكیف كان عذابى و نذر» تكرار شده است.