ترجمه
و (اى پیامبر!) از آنان دربارهى (مردم) آن آبادى كه كنار دریا بود سؤال كن! آنگاه كه (به قانون،) در روز شنبه تجاوز مىكردند، هنگامى كه روز تعطیلى (شنبه)، ماهىها (به روى آب در) كنارههاى دریا به نزد آنان مىآمدند، و(لى) روزى كه تعطیل نبودند، ماهیان آشكار نمىشدند. ما این گونه آنان را به خاطر تجاوز و فسقشان آزمایش مىكردیم.
نکته ها
كلمهى «سَبت»، به معناى قطع و تعطیل كار براى استراحت و آرامش است كه از آن تعبیر به تعطیلى مىشود. بنابراین «یوم السَبت» یعنى روز تعطیل كه براى یهود، روز شنبه بود و «یوم لایسبتون» یعنى روزى كه تعطیل نمىكردند.
«شُرّعاً» جمع «شارع»، به معناى ساحل و كنار آب است، روز شنبه كه صید تعطیل بود، ماهیان خود را از عمق آب به ساحل مىرساندند. بعضى نیز گفتهاند مراد از «شُرّعاً» ماهیانى هستند كه سر از آب بیرون آورده و خود را نشان مىدهند. [311]
گروهى از بنىاسرائیل (مردم ایله) كه در ساحل دریا زندگى مىكردند، به فرمان خدا در روزهاى شنبه صید ماهى براى آنها ممنوع بود، امّا در همان روز، ماهىهاى دلخواه آنان، «حیتانهم» جلوهگرى بیشترى مىكردند، «شرّعاً» و مردم را بیشتر وسوسه مىكردند! كه این خود آزمایش الهى بود. این قوم، قانون الهى را مزوّرانه شكستند و با ساختن حوضچههاى ساحلى و بستن راه فرار و خروج ماهىهایى كه روزهاى شنبه به آن وارد مىشدند، روز یكشنبه به راحتى آنها را صید مىكردند و ادّعا مىكردند كه از فرمان الهى تخلّف نكرده و روز شنبه صید نكردهاند.
خداوند، گرچه ماهى را براى استفادهى مردم آفریده است، ولى یك روز از هفته صید ماهى را به عنوان امتحان، منع فرمود، بنابراین هر تحریمى، الزاماً جنبهى بهداشتى ندارد، ماهى شنبه با روزهاى دیگر از نظر مواد پروتئینى فرقى ندارد.
حضرت على علیه السلام به شدّت از توجیه گناه و حلال نمودن حرام با توجیه خمر به نبیذ، رشوه به هدیه و ربا به معامله، انتقاد مىكردند. [312]
گاهى آزمایش الهى، در صحنههایى است كه تمایلات انسان به اوج مىرسد، چنانكه در این آیه منع از صید و آزمایش در حالى است كه ماهیان بیشتر خود را نشان مىدهند، «تأتیهم حیتانهم» یا در آیه 94 سورهى مائده كه سخن از تحریم شكار در حالت احرام است، مىخوانیم: «لیبلونّكم اللّه بشىء منالصّید تناله أیدیكم و رماحكم» آنجا كه شكار، در دسترس و در تیررس است، منع صید در آن حالت، یك آزمایش الهى است.
پيام ها
1- قانونشكنى نیاكان، نسلهاى بعدى را نیز شرمنده مىكند. «وَسْئَلهم...»
2- نقل خصلتهاى زشت نیاكان كه به خاطر آنها تنبیه شدهاند، براى عبرت دیگران مانعى ندارد. «عن القریة الّتى»
3- ساحلنشینى و گذران زندگى از طریق ماهىگیرى، در طول تاریخ بوده است. «كانت حاضرة البحر...»
4- چهرهى واقعى گناه، با كلاه شرعى و حیله، عوض نمىشود. (ساختن حوضچههاى كنار دریا براى صید روز بعد) «یعدون فى السّبت»
5 - ماهیان دریا، به ارادهى الهى قدرت تشخیص روزهاى هفته و افراد صیّاد را پیدا مىكنند. «تأتیهم... لاتأتیهم»
6- جلوههاى دنیایى و مادّى، یكى از آزمایشهاى الهى است. «كذلك نبلوهم»