ترجمه
و (به یاد آور) زمانى كه گروهى از آنان (بنىاسرائیل، به گروه دیگر كه نهى از منكر مىكردند) گفتند: چرا شما قومى را موعظه مىكنید كه خدا هلاك كنندهى ایشان است، یا عذاب كنندهى آنان بر عذابى سخت است؟ گفتند: براى آنكه عذرى باشد نزد پروردگارتان و شاید آنها نیز تقوا پیشه كنند.
نکته ها
بنىاسرائیل سه گروه بودند: یكدسته قانونشكن، دستهى دیگر دلسوزان نصیحتگر و دستهى سوّم گروه بىتفاوت. بىتفاوتها به نصیحتگران مىگفتند: خود را خسته نكنید، چون حرفهایتان در فاسقان اثر ندارد و آنها به هر حال جهنّمى هستند. ولى ناهیان از منكر مىگفتند: كار ما بىاثر نیست، حداقل آنكه ما نزد خدا معذوریم. و چه بسا آنها به واسطهى سخن ما دست بردارند و تقوا پیشه كنند.
در آیه 5 و6 سورهى مرسلات، خداوند به كسانى سوگند یاد مىكندكه ذكر خدا را به دیگران القا مىكنند، چه براى اتمام حجّت، چه براى تأثیر و هشدار. «فالملقیات ذكراً عُذراً أو نُذراً»
در كتاب امر به معروف و نهى از منكر، بیش از ده فایده براى امر و نهى،ر حتّى در صورتى كه اثر نكند، ذكر كردهام كه خلاصهاش را در اینجا بیان مىكنم، [313] تا شاید سكوت و ترس و بىتفاوتى در مقابل ترك معروف و عمل به منكر از بین برود:
1- گاهى امر و نهى ما امرور اثر نمىكند، ولى در تاریخ، فطرت و قضاوت دیگران اثر دارد. چنانكه امام حسین علیه السلام در راه امر به معروف و نهى از منكر شهید شد، تا وجدان مردم در طول تاریخ بیدار شود.
2- گاهى امر و نهى، فضا را براى دیگران حفظ مىكند. چنانكه فریاد اذان مستحبّ است، گرچه شنوندهاى نباشد، ایستادن به هنگام قرمز شدن چراغ راهنمایى لازم است، گرچه ماشینى نباشد. زیرا حفظ قانون و فضاى احترام به قانون، لازم است.
3- گاهى امر و نهى ما، گناهكاران را از گناه باز نمىدارد، ولى گفتنهاى پى در پى، لذّت گناه را در كام او تلخ مىكند و لااقل با خیال راحت گناه نمىكند.
4- براى حفظ آزادى باید امر و نهى كرد، زیرا نگفتن، جامعه را به محیط خفقان و ترس و سكوت تبدیل مىكند.
5 - امر ونهى براى خود انسان مقامآفرین است، گرچه دیگران گوش ندهند. قرآن مىفرماید: «و من احسن قولاً ممّن دعا الى اللّه» [314]
6- امر به معروف و نهى از منكر، اگر در دیگران اثر نكند، لااقل براى خود ما یك نوع قرب به خداوند، تلقین و تمرین شجاعت و جلوهى سوز و تعهّد است.
7- گاهى امر و نهى ما امروز اثر نمىكند، امّا روزى كه خلافكار در بنبست قرار گرفت و وجدانش بیدار شد، مىفهمد كه شما حقّ گفتهاید. بنابراین اگر امروز اثر نكند، روزگارى اثر خواهد كرد.
8 - امر و نهى، وجدان انسان را آرام مىكند، انسان با خود مىگوید كه من به وظیفهام، عمل كردم، این آرامش وجدان با ارزش است، گرچه دیگران گوش ندهند.
9- امر به معروف ونهى از منكر، سیرهى انبیاست، گرچه دیگران گوش ندهند. قرآن مىفرماید: «و اذا ذكّروا لایذكرون» [315] و یا بارها مىفرماید: مردم سخنان و ارشادهاى پیامبران را گوش نمىدادند و از آنها روى مىگرداندند. بنابراین ما نباید توقّع داشته باشیم كه همه به سخنان ما گوش بدهند.
10- امر به معروف، یك اتمام حجّت براى خلافكار است تا در قیامت نگوید كسى به من نگفت، علاوه بر آنكه عذرى هم براى گوینده است تا به او نگویند چرا نگفتى؟
11- هنگام قهر الهى، آمرین به معروف نجات خواهند یافت. (آیهى بعد به آن اشاره مىكند)
به هرحال، انبیا و اوصیا در راه امر به معروف و نهى از منكر شهید شدند تا حقّ گم نشود واز میان نرود، چنانكه قرآن در آیاتى مىفرماید: «یقتلون الانبیاء» [316] ، «یقتلون النبیّین» [317] و «یقتلون الّذین یأمرون بالقسط» [318] كه از این آیات استفاده مىشود، گاهى در امر به معروف باید تا مرز شهادت پیش رفت.
حضرت على علیه السلام در نامهاى به نمایندهى خود، به خاطر حضورش در سر سفرهى اشراف او را توبیخ نمود. [319] یعنى آن حضرت براى آنكه منش زهد به اشرافىگرى كشیده نشود، فردى را فداى مكتب نمود.
پيام ها
1- عدّهاى، نه خود موعظه مىكنند ونه تحمّل موعظه كردن دیگران را دارند. «و اذ قالت اُمّة منهم لِمَتعظون...»
2- گناه بىتفاوتى خود را نباید با «خواستهِ الهى» توجیه كرد. «لِمَتعظون قوماً اللّه مهلكهم»
3- بىتفاوتها، به جاى اعتراض به اهل گناه، به آمرین به معروف اعتراض مىكنند. «لم تعظون»
4- در مقابل آنان كه موعظه و تلاش تربیتى را بىاثر مىدانند باید مقاومت كرد. «لِمَ تَعِظون... قالوا معذرةً» زیرا بازنداشتن مردم از گناه، مسئولیّت دارد و باید پاسخگو باشیم.
5 - قضاوتِ عجولانه، ممنوع است. نمىتوان گفت: خداوند این گروه را عذاب یا هلاك خواهد كرد، شاید پرهیزكار شوند. «مهلِكُهم أو معذّبهم... لعلّهم یتّقون»
6- نهى از منكر واجب است، یا براى اینكه افراد فاسق با ایمان شوند، «لعلّهم یتّقون» یا براى عذر داشتن خود انسان نزد خداوند. «معذرةً» (پس لازم نیست حتماً اثر كند، تا بر ما واجب شود، زیرا ما مأمور به وظیفهایم، نه ضامن نتیجه)
7- مردان خدا، از اصلاح جامعه نا امید نمىشوند و امر به معروف و نهى از منكر را ترك نمىكنند. «و لعلّهم یتقون»